اقتصادی

هدف انتخابات۱۴۰۰، مشارکت کمتر، رئیس جمهور مطمئن تر، خیال آسوده تر!

بنابراین انتخابات 1400 چقدر مهم است؟ به نظر من ، در انتخابات 1400 ، ایده های سیاسی غالب از پست های ابهام و ابهام ظاهر می شوند و رسالت آنها را آشکار می کند.

من بیشتر توضیح می دهم و نظر خود را روشن می کنم:
انتخابات پارلمانی اخیر در مارس 2010 رکورد تعداد ضعیف ترین و محبوب ترین ها را شکست. طبق آمار رسمی ، میزان مشارکت حدود 40٪ است. در عین حال ، تعداد ثابت آرا required لازم برای ورود به کنگره حداقل 20٪ از شرکت کنندگان در انتخابات کنگره است. بررسی تعداد آرا of نمایندگان نشان می دهد که اکثریت آنها بین 25 تا 30 درصد آرا those کسانی که برای رأی دادن آمده اند را به دست آورده اند. این اعداد نشان می دهد که پارلمان فعلی نتیجه رای گیری در بخش کوچکی از جامعه است. این به معنای غیرقانونی یا غیرقانونی دانستن کنگره نیست. بلکه انتخابات مطابق قانون و به تصویب شورای والدین انجام می شود ، بنابراین به اندازه یک پارلمان که می تواند 70٪ جامعه را تشکیل دهد ، قانونی است. حتی با پایین بودن میزان رای گیری ، در قانونی بودن آن تردیدی نبود.

به هر حال ، داستان از اینجا شروع می شود ، اما در واقع سوالاتی را ایجاد می کند. چرا ما می توانیم در شورایی که نماد بخش کوچکی از جامعه است کارها را به درستی انجام دهیم ، لازم است یک شورا با هزینه های سیاسی بالا در نظر بگیریم؟

پاسخ به این س (ال (هرچه که باشد) نقطه آغاز تفکر سیاسی یک کشور در مورد ساختار سیاسی آن است. اگر آنچه در انتخابات مارس 1998 مشاهده می کنید مثبت باشد (از نظر سطح پایین مشارکت و ساختار افراد منتخب) ، می توانید آن را در انتخابات 1400 تکرار کنید.

با مشاهده اوضاع سیاسی کشور ، این نتیجه مورد علاقه بسیاری از فعالان سیاسی کشور به ویژه قسمت پر سر و صدا و مبالغه آمیز اصولگرایان است و سیستم تفکر ناشی از آنها در تلاش برای تکرار آن است. من میفهمم.

انتخابات مارس 1998 در فضایی برگزار شد که کرونا جدی نبود و مقامات در مرحله تأیید و رد آن بودند ، اما انتخابات 1400 صورت گرفت و کرونا یک پارامتر در برابر مشارکت بود. ، تأثیر جدی بر فرمول انتخابات دارد. اخبار مربوط به واکسن ها و مراقبت های بهداشتی ممکن است شدت آن را کاهش دهد ، اما مطمئناً نمی توان آن را به کرونا و دوره قبل از مارس 1998 بازگرداند.

از این رو، در خوش بینانه ترین حالت ، میزان مشارکت از 40٪ فراتر نمی رود. اما رکود عمومی ناشی از کرونا ، تشدید مشکلات جدی اقتصادی و تحریم های ناشی از آن ، درگیری سیاسی گسترده ، عملکرد ضعیف فعلی پارلمان و عدم رضایت از عملکرد دولت ، همه پارامترهای تخفیف هستند. واقع بین است آنها نقش منفی خود را بازی خواهند کرد. سقوط گسترده رأی دهندگان اصلاح طلب نیز به دلیل برخی اشتباهات دولت و ترمزهای وارد شده بر آنها است.

آره. در این شرایط ، همه چیز به سمت یک انتخابات بسیار ضعیف (و نتایج تقریباً واضح) پیش می رود. حتی نمونه های پارلمانی ، قضایی و حتی اخیر شورای عالی امنیت ملی این پیام را سیاسی می کند که تضعیف دولت باید در تمام فرایندهای سیاسی مطلوب و فراتر از آن (به ویژه انتخابات 1400) حاصل شود. من آن را به دنیا خواهم فرستاد. اگر به نتیجه دلخواه خود نرسیدید ، این خاکستر است و این کاسه است. به عبارت دیگر ، اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و همه چیز قفل شده است.

در واقع ، این تفکر سیاسی نه تنها باعث افزایش مشارکت در انتخابات می شود ، بلکه دامنه را نیز تنگ می کند. صادقانه بگویم ، کاهش تعداد آرا cast رای دهندگان نتیجه تضمینی است و نوید یک دولت بدون دردسر را می دهد.

برای حذف پست رئیس جمهور و ایجاد پست “رئیس دولت” به این کلمات و کلمات کلیدی اضافه کنید. در واقع ، ایده این است که رئیس دولت توسط کنگره انتخاب می شود (نه رأی مستقیم مستقیم!). در چنین مواردی ، رئیس کشور تابع پارلمان است. و پیش فرض امروز قانونی درباره پارلمان است که نمایانگر بخش کوچکی از جامعه است.

حتی می توان استنباط کرد که برخی از طرفداران این نظریه گزینه های خود را موقتی و گذار از وضعیت فعلی می دانند. اما به همان میزان می تواند این نظریه را بنیان بگذارد که مثلاً 40 سال آینده جمهوری اسلامی پایان خواهد یافت.

من فکر می کنم نتایج این وضعیت را می توان در اتاق فکر نیز برنامه ریزی کرد. بهبود زندگی مردم (به بهای وام گرفتن از کشورهای دیگر و قراردادهای نابرابر ، به عنوان مثال در زمینه پیش فروش نفت) می تواند با استقرار یک دولت کارآمد محقق شود. اولین شرط موفقیت نظریه. این نظریه معتقد است که جامعه با پر کردن میزهای غذاخوری افراد پر می شود. شاید آنها فکر کنند در این مرحله ، حتی پس از مطالبات اجتماعی و فرهنگی ، و با آزادی اجتماعی بیشتر (و البته تحت کنترل) می توانند دریچه ایمنی برای رفع فشار احتمالی فراهم کنند. من هستم.

در ماه های منتهی به وضعیت امروز و انتخابات ، هیچ گشایشی برای توسعه شرایط سیاسی و اجتماعی مشاهده نکرده ایم. شاید هیچ اقدام خاصی برای تشویق انتخابات پستی (مانند ایالات متحده) یا الکترونیکی (که چندین سال از آن حمایت می شد و شورای نگهبان “عدم قطعیت” را توجیه نمی کند) برداشته نشده است. برخی از مبارزان سیاسی از قبل طرفدار انتخابات الکترونیکی هستند. یا از طریق پست ، آنها نام “فتنه” را انتخاب کردند تا راه گزینه ای را که می تواند شرکت در انتخابات را تا چند درصد افزایش دهد ، مسدود کنند... خنده دار است که مردم و حتی اعضای شورای نگهبان از بانکداری الکترونیکی (با تمام خطرات) در گروه اقتصادی استقبال کرده اند ، جایی که امنیت بسیار مهم است و همه بانکداری با همان سیستم با کمترین نگرانی انجام می شود. به عنوان مثال ، انتقال تعداد اشتباه آرا by توسط سیستم الکترونیکی پذیرفته نخواهد شد. همچنین ، سیستم های پستی که می توانند به طور کامل با احراز هویت شخصی مرتبط شوند ، رد می شوند.

این شواهد نشان می دهد که اراده جمعی در سیستم سیاسی برگزاری 1400 انتخابات در پایین ترین مرحله مشارکت است. نتیجه این روند هرچه باشد ، در این مرحله اهمیتی ندارد و از دیدگاه یک حامی ، می توانید یک نمونه از “فردا فکر کنید” را روز بعد برنامه ریزی کنید.

* این پست قابل تمدید است و امیدوارم در آینده انجام شود.

1717

دکمه بازگشت به بالا