دونالد ترامپ علاوه بر بحث در مورد بازگشت دولت جدید آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل و لغو تحریم های غیرقانونی و ظالمانه ، که نگرانی اصلی امروز دولت ایران است ، به ویژه در منطقه غرب آسیا است. میراثی در خلیج فارس به جا گذاشت. و آینده نگری دارد.
دو تحول عمده به رهبری مستقیم او در چند ماه اخیر دولت ترامپ ، با هدف افزایش فشارها در اطراف ایران در منطقه خلیج فارس ، در حال آماده سازی برای آشتی و چندین مورد با دولت صهیونیستی بودند. این ایجاد روابط دیپلماتیک با کشورهای عربی بود. اجماع و وحدت میان کشورهای عربی از طریق محاصره قطر و لغو تحریم ها.
در آگوست سال 2020 ، امارات و بحرین اولین کشور های عربی در ربع آخر قرن بودند که روابط خود را با دولت صهیونیستی عادی کرده و پس از توافق ، روابط دیپلماتیک خود را با دولت نیروهای اشغالگر آغاز کردند. دونالد ترامپ در جریان کاخ سفید با اصطلاح “توافق آبراهام” انجام شد.
در هفته های اخیر ، ترامپ برای محاصره توافقنامه حل و فصل قطر را تحت فشار قرار داده است. عربستان از زمان اخراج ترامپ از کاخ سفید طرفداران اصلی خود را از دست داده و اکنون نگران سیاست های رئیس جمهور جدید ایالات متحده جو بایدن است. این خود خلاف بود و بازسازی روابط با دوحه سریعتر از سایر متحدان بود. کشورهایی که کمتر به موضوع شهرت بین المللی و غرور ملی توجه می کنند نظرات خود را تحمیل می کنند ، کشورهای دیگری را که با تحریم ها همکاری کرده اند تحقیر می کنند و 13 شرط تعیین شده در قطر در سال 2017 را تحقق می بخشند. مجبور شد. آنها تصمیم گرفتند همه تحریم ها و محدودیت های قطر را بدون تغییر در رویکرد قطر فراموش و لغو کنند. هیچ یک از شرکای عربستان سعودی از ترس انزوا جرأت مخالفت با رویکرد غیر منطقی این کشور را نداشتند ، اما خروج فوری کنفرانس صلح توسط وزیر خارجه مصر ، که زمانی ادعا می کرد جهان اسلام را رهبری می کند ، این سیاست است. پشت صحنه عقب نشینی نشان می دهد که آنقدرها هم مسالمت آمیز نیست و هیچ شکایتی ندارد.
با این حال ، جدا از جزئیات این تحولات ، تأثیر دو تحول فوق در منطقه خلیج فارس بر ایران در آینده نزدیک قابل توجه است. شکی نیست که هر دو توافقنامه (ابراهیم و توافقنامه صلح) در ماههای اخیر با هدف مخالفت با ایران و تقویت رویکرد عرب خلیج فارس در قبال کشور ما انجام شده است. به ویژه توافق ابراهیم مبنی بر نادیده گرفتن آرزوهای مشترک جهان اسلام و البته رویکرد ایران به سیستم امنیتی پرشین خلیج ، دروازه بزرگترین دشمن ایران را برای گلوگاهی جدی در منطقه باز می کند. باز کن.
علیرغم جدی بودن این تهدیدها ، به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران چندین راه برای رفع آنها دارد. اول از همه ، ایران تنها کسی نیست که با توافقنامه صلح اعراب و اسرائیل مشکل دارد. فشارهای عمومی در جهان اسلام ، تظاهرات مکرر ضد اسرائیلی در کشورهای سازگار با دولت و ترس از متحدان ایالات متحده مانند کویت و عربستان سعودی ، با وجود سکوت آرام بسیاری از رهبران اسلامی ، با اسرائیل عادی سازی رابطه را نشان می دهد. در چارچوب ، عادی سازی روابط با اسرائیل تابو باقی مانده است که مانع از شرکت بیشتر کشورها در این روند می شود. به خصوص به عنوان طراح و حامی اصلی این برنامه. یعنی دونالد ترامپ و دامادش جرالد کوشنر نیز از صحنه سیاسی آمریکا حذف شده اند. اگر می خواهید مانند یک سلف دموکراتیک رفتار کنید ، رئیس جمهور منتخب آمریکا ، بایدن ، بیشتر به صلح در فلسطین و اسرائیل توجه خواهد کرد و کمتر به تجمل رژیم صهیونیستی توجه خواهد کرد.
بنابراین ، جمهوری اسلامی ایران ، از طریق دیپلماسی رسانه ای و فرهنگی ، با حمایت افکار عمومی جهان اسلام و مردم محلی ، رابطه کشور خود با دولت صهیونیستی را قطع کرد و از طریق قدرت نرم ، رابطه بین بند شیخ در خلیج فارس می توانید از عادی سازی جلوگیری کنید. و اسرائیل و سایر کشورهای اسلامی.
اما با توجه به توافق نامه العلا و بازگشت قطر به نیروهای مسلح عرب ، باید گفت که این صلح با وجود اهداف پشت صحنه ، مغایر با سیاست منطقه ای ایران نیست. در سالهای اخیر ، جمهوری اسلامی ایران همیشه بر بازداشت منطقه ای و تشکیل مجامع صلح منطقه ای برای اطمینان از صلح فراگیر با مردم بومی خلیج فارس تأکید کرده است. برای دستیابی به این مهم ، حمایتی که از قطر در طی سه سال تحریم ارائه شده بود ، امکان پذیر بود. امتیاز بگیرید. در حال حاضر قطر ، کویت و عمان سه کشوری هستند که با جمهوری اسلامی ایران انعطاف پذیر هستند و ممکن است برای حل خصومت در منطقه مذاکره کنند. در ماه های آینده ، سیاست ایران متوقف کردن عادی سازی روابط با اسرائیل در خلیج فارس و در عوض مشاوره با این کشورها برای طراحی یک سیستم امنیتی ویژه این دالان استراتژیک است.
* استاد دانشگاه