“حتی اگر کلاس آنلاین باشد ، کودک باید بنویسد و تا نوشتن مشکل حل نمی شود. اینها مناطقی است که کودک تبلت یا گوشی هوشمند ندارد.” کودکی که نمی تواند در کف دست بنویسد ”
به گزارش مجله آنلاین ، این روزنامه ایران “قبل از کرونا ، لذت شروع سال تحصیلی جدید هر ساله بین کودکان تقسیم می شد. آیا آنها ثروتمند بودند یا کودکان در مناطق کم درآمد؟ اما با همه مشکلاتی که ایجاد می شد. علاوه بر این ، کرونا نیاز دانش آموزان محروم را نیز افزایش داده است. ، بیشتر اگر آنها فقط بتوانند نیازهای خود را با ارائه لوازم التحریر و ارائه مجازی آموزش به مدارس برآورده کنند. نیازهای دیگری که نیاز به تلاش و تلاش دارند نیز به آن اضافه شده است. این نیازهای دوگانه همچنین چالش های بیشتری را برای سازمان های خیریه که در آموزش و پرورش خود فعال هستند ایجاد کرده است. فرزندان.
مونا مورفی ، فعال اجتماعی می گوید: “اولین مشکل ما این است که هیچ آنتن در منطقه مرزی وجود ندارد و شرایط زندگی مردم به گونه ای نیست که کودکان بتوانند از تبلت استفاده کنند.” تلفن های همراه به ویژه در مناطق مرزی خراسان جنوبی ، سیستان و بالچستر در دسترس نیست و بسیاری از کودکان به دلیل این مشکل فرصت مطالعه را از دست می دهند. یک خانواده و اهداکننده که توان مالی آن را ندارند چقدر می توانند یک تبلت تهیه کنند؟ سال گذشته ، مکانی که ما تبلت را تهیه و تحویل می دادیم دارای آنتن موبایل بود و قابلیت های ارتباطی امکان پذیر بود ، اما متأسفانه در خراسان جنوبی ، سیستان و بلوچستر ، این امکان بسیار ضعیف است. سال گذشته ، یکی از دوستان که معلم آنجا بود بچه ها را بر اساس نمرات آنها جدا کرد و در خارج از منزل به آنها آموزش داد. بچه ها در صحرا و بیرون از خانه به صورت گروهی سه یا چهار نفره برای مطالعه نشستند.
سال گذشته ما توانستیم برای کودکانمان کیف و نرم افزار تهیه و ارسال کنیم. ما حدود 1000 کودک را در مناطق فقیرنشین کیمن ، همدان و همدیان در فوزسترن هدف قرار دادیم ، اما متأسفانه امسال ، هرچقدر کمک خواستند یا توضیح دادند ، امسال به مدرسه رفتند. گفته می شود که او نمی خواهد برو چرا وقتی آنلاین هستند به نرم افزار نیاز دارند؟ و ما باید همچنان بگوییم که آموزش آنلاین متعلق به شهرهای بزرگ است و مکانی است که می توانید از تلفن همراه استفاده کنید. دوم ، وقتی آنلاین است ، کودک می خواهد در پایان بنویسد. .. امسال با این مشکل روبرو هستیم و مدام تکرار می کنیم که حتی اگر کلاس آنلاین باشد ، کودک باید بنویسد و تا نوشتن مشکل حل نمی شود. اینها مناطقی است که کودکان تبلت یا تلفن هوشمند ندارند. کودکی که نمی تواند در کف دست بنویسد. متأسفانه کمکهای مالی امسال بسیار کم است و هزینه لوازم التحریر بسیار بالاست ، در حالی که خود مردم از نظر مالی وضعیت خوبی ندارند و توان کمک هم ندارند. حتی اگر آنها نرم افزارهای استفاده شده را ارائه دهند ، مشارکت آنها بسیار کم است و من فکر می کنم مدرسه آنلاین است ، بنابراین باید آن را در منطقه محروم و بدون کودک بگویم. من حتی تلویزیون دارم. ببینید آنها باید چه کار کنند. “یکی از بچه ها گفت: یک قلم ، یک خودکار و یک تکه کاغذ به ما بدهید. من به بچه های کوچک ، هم برادر کوچکترم و هم بچه های روستای ما ، آموزش می دهم.”
یوسفی گفت: “متأسفانه همه گیری کرونا در کشور ما عدالت آموزشی را به ویژه در مناطق فقیرنشین کاهش داده است.” پایان آموزش حضوری جایگزین آموزش مجازی شد و مشکلات زیادی ایجاد کرد و حتی گاهی اوقات بین دانش آموزان و خانواده های آنها سردرگمی ایجاد کرد. این خانواده برای حفظ سلامت فرزندان خود آموزش الکترونیکی یا حضوری را انتخاب کردند ، اما متأسفانه این امر به دلیل زیرساخت های نامناسب خسارت زیادی به دانش آموزان مناطق محروم وارد کرد. مناطق. خیریه ها و خیرین در این زمینه با مشکلات زیادی روبرو هستند. خانواده هایی که در مناطق محروم زندگی می کنند حتی در تغذیه فرزندان خود نیز مشکل دارند. حال تصور کنید که چگونه می توانید این امکانات و ملزومات آموزشی کامپیوتر را در اختیار فرزندان خود قرار دهید. اگر این ضرورت ها با کمک هزار بدبختی و موسسه خیریه تأمین می شد ، آنها با سرعت اشتباه اینترنت چه باید بکنند؟ با این حال ، واضح است که این شرایط می تواند دانش آموزان و والدین آنها را ناامید کند و منجر به افزایش نرخ ترک تحصیل در سراسر کرونا شود.
موسسات خیریه نیز اخیراً با مشکلات متعددی روبرو شده اند ، از جمله بیکاری کرونا ، نیاز به خانواده هایی که تحت پوشش مواد غذایی و بهداشتی هستند و هزینه تحصیل ، مشکلات نهادی را تشدید می کند. از سوی دیگر ، خود موسسه خیریه در وضعیت اقتصادی بدی قرار دارد و در نتیجه ، خود موسسه خیریه در خطر جدی قرار دارد. “در هر صورت ، ما امیدواریم که دولت جدید بتواند این مشکلات را با ایجاد زیرساخت های مورد نیاز برای آموزش این نوع کودکان حل کند.”
مجید احمدی نیا معلم و فعال اجتماعی نیز سابقه جالبی در این زمینه دارد. “اولین چالش ما هزینه بالای لوازم التحریر است. قیمت لوازم التحریر هر روز در حال تغییر است. سال گذشته ، ما می خواستیم لوازم التحریر به هزار کودک افغان ارائه دهیم ، اما با مکان های مختلف تماس گرفتیم. با این حال ، قیمت امسال به طور قابل توجهی افزایش یافته است ، و موسسه ثبت شده بزرگ که فعالیت می کند ، توانسته است کمپین مشترکی را با یک مکان بزرگ آغاز کند. لوازم التحریر را با قیمت تخفیف دار از یک موسسه بزرگ تهیه کنید. می توانید. به این ترتیب ، برخی لوازم التحریر برای کودکان در دسترس است ، اما مشکل این است که خانواده های بسیار فقیر با 500 یا هزاران بسته لوازم التحریر نمی توانند کاری انجام دهند.
از سوی دیگر ، در سال های اخیر ، حمایت های شخصی زیادی صورت گرفته است ، مشخص نیست چه اتفاقی افتاده است ، و روش های حمایت و هزینه اغلب مبهم است و اغلب مبهم است که چه اتفاقی افتاده است. به پولی که می دهند دیگر نمی توان به راحتی اعتماد کرد. به عنوان مثال ، در تماس هایی که با سیستان و بالچستر داشتم ، هیچ واقعیتی رخ نداد. به عبارت دیگر ، هیچ کس کمک نکرد. من خودم در سیستان و بالچستر شاهد بودم که خانواده های ثروتمند برای کودکان خود لوازم التحریر نمی خریدند و می گفتند منتظر آمدن خیرین هستند. در نتیجه لوازم التحریر باید به درستی توزیع و بین فقرا توزیع شود.
نکته دیگر این است که اکثر اهداکنندگان مجبور به خرید کالاهای ارزان قیمت برای مشکلات مالی ، دفاتر ارزان و ضعیف ، قلم های ارزان قیمت هستند و این خود یک فاجعه است. شما داوطلب و نیکوکار هستید ، اما به ابزارهای با کیفیت دسترسی ندارید. به عنوان مثال ، دو قلم به دانش آموزی بدهید که مجبور است در تمام طول سال از یک بسته استفاده کند. بخشی از این توزیع لوازم التحریر نیز به نمایش گذاشته شده است. به عبارت دیگر ، بسته های لوازم التحریر ارائه می دهد. به عنوان مثال سال گذشته ، من محاسبه کردم که یک دانش آموز در ماه چند قلم مصرف می کند یا اینکه دانش آموز بعد از کلاس دوم قطب نما می خواهد. “ما به همه اینها فکر کردیم ، اما متأسفانه ، فرهنگ کاری برنامه ریزی نشده نیز در داوطلبان و موسسات خیریه نفوذ کرده است ، که خود منجر به توزیع نامناسب کمک ها شده است.”
انتهای پیام