«من مقنیام.
به گزارش مجله آنلاین، روسنامه خراسان نوشته: ««صدای من را از دل زمین میشنود؛ جایی که یکسوم روزم را در آن اسپری میکنم. اینجا تا چشم کار میکند، خاک و سنگ است و گوش، چیزی جز صدای بیل و کلنگ و قِرقِر دستگاههای برقی نمیشنود. در حال کارکردن، کندن و سوراخکردن و کندن و سوراخکردن است. اینجا نباید بترسی، اشتباه کرد، نباید خسته شوی، مبادا حواست پرت شود، مراقب باش! آب چاه دارد بالا میآید. دوباره برق قطع میشود و کفکش میشود. فشار آب زیاد است، دست نجنبانی، غرق شدهای. شانس آوردی، سنگی که از بالا آمد، توی سرت نخورد. خاک را از لباسهایت بتکان! کمرت ر کش، سمج تر آن آن را می کشد.
توی چاه بودن را به کار با آدمها میدهم!
امید 21 ساله است، حسابداری و در «بوکانِ» آذربایجان زندگی غربی میکند. حالا خودش یکپا اوستاکار شده است و چاهکنی را با همه سختیاش از روی علاقهمند میکند. انجام می دهد.
خطر خانه خطر است
امید درباره روند کارش توضیح میدهد: «کار من کندن چاههای دستی است. یعنی چاههای کشاورزی که عمیقشان در نهایت تا ۴۰ متر است. معمولاً ۳۰ کار را دو – سه نفر انجام میدهند. پایین بفرستد و نخالهها را بالا بکشید؛ تا عمق ۱۰ متری، کار را به دست میدهید و بیشتر از آن را با بالابر برقی انجام میدهید. چون لامپ روشن میکنیم یا سکوتش آدم را بترساند، چون سروصدای بالابر و چکشها دایم سر آدم میچرخد اما سنگین و پرخطر است. برای من.»
در د د خطر ج د حن حن حن حن حن کسی مقنی ، ، ، حتم ه خطرن رش ر ر کند کند کند کند کند کند کند کند کند کند کند کند »».
تعجب میکنم که چطور این همه مشکل را دوست دارد، خودش میگوید: «ذهن و فکر آدم در این کار نسبت به شغلهای دیگر راحتتر است. برخورد با مشتری و سروکله زدن با مردم نیست. خب درآمدش هم بد نیست.»
آن یک چاه ۴۰ تا ۶۰ روش چان میبرد
امید از آن بچههای همهفنحریف باعرضهای است که به کار، «نه» نمیگوید و از پس حرفههای بسیاری برمیآید؛ از حسابداری که درسش را میخواند تا لوله کشی ساختمان، تعمیرات لوازم خانگی و کشاورزی اما از آنجا که کاروکاسبی چاهکنی را از همهشان پررونق میکند و میداند. روحیاتش هم سازگارتر است، چند روزه را در دل زمین اسپری می کند، چندوچونش را می دهد: «در زمین های خاکی، چاه ها را استوانه های می کند و در زمین های سنگی، مربعی شکل. زمان لازم برای کندن چاه به جنس زمین است. در زمینی زمینی مت حد 40 ر ل کشد ؛ ح در چ چ در سنگی ، ، ، ، م م ن می برد. [انواع دستگاه تخریب]زمین زمین ه ک پیش ه ه ه ا خ و به می می رسند. [متری محاسبه میشود] و قتی به آب ی ز خ خ ک ک ک می،،، می.
ور کسی آدمِ رفتن توی شکم شکم نیست
«محمد» (اسم مستعار) ۲۵ ساله، اهل افغانستان و ساکن تهران است. از ۱۰ سال پیش که برای کار و زندگی به ایران آمده، چاهکنی شروع کرده است. نتخ نتخ ب زی پیش نیست.
چاهکنی چند چند و چند سال تجربه لازم دارد
«۱۰ سال پیش که آمدم ایران، شرایط زندگی مشترک طوری بود که نمیتوانم با کارگری ساده از مخارج بربیایم.» محمد این شرایط را برای رفیق مقنیاش توضیح میدهد. روز همراه رفیقش میرود سر چاه، چندروزه چموخم کار را به یاد میآورد و یک سال بعد از دستش راه میافتد. اگر ماهر نباشید، با کوچکترین بیاحتیاطی خود را به کشتن میدهی. کسی که کاربلد نمیکند، ممکن است در زیر زمین به رگههای برخورد کند که گاز داشته باشد، یا اگر وجود نداشته باشد، ممکن است در نزدیکی خودش تشخیص داده شود، ممکن است باعث انفجار شود. .
مقنی ب ید بدنی و سر د د در عین ل ل هم هم ف . شهرد ، نیر و آتش نش آمدند.مح ر هر مقنی ، خبر.
در نهایت تا ۴۰ سال میتوانم چاهکنی کنیم
آنطور که محمد میدهد، حفر چاههای ساختمانی به میزان هشت تا ۱۰ روز زمان میبرد. بصرفد ص م که همین همین است.
محمد می می در ک چ ، ب خی خی ر ه ه می رسد می رسد: «ک خی سنگین بدن بدن کم می نه یت ، ، ۴۰ ۴۰ گی.
می پرسم ت ر چیزی در ک،،، می می دهد: «« اینکه دست دست دم ست.
چامه و چاهکنی
بهنامِ ۲۰ساله، اهل «سقز» استان کردستان است. درس و مدرسه را بعد از گرفتن سیکل رها میکند و در ۱۷ سال از چاهکنی درمیآورد تا کمکخرج خانواده شود. [چاهکنی در تلفظ محلی] پدر زگ گذر گذر ح ن پسری که خم خم را بگیریم قتی ر،،،، منطقه منطقه منطقه منطقه.
جستجو کردن
بهنام مثل خیلی دیگر از رفقایش است که از سن کم به سختی زندگی عادت میکند، مهارتهای قابل بلد است؛ برنامهنویسی رایانه، تعمیر موتورسیکلت و طراحی چهره اما چاهکنی را میدهد. : «سه سال پیش که خیلی بیپول بودم، وردست پدرم چاهکنی یاد گرفتم؛ چاه کشاورزی و خانهباغ. برای یک نفر کار میکنی و یک ماه دیگر پولت را میدهم اما خیلی کارهای دیگر بیشتر میشود.»
بهنام در سقز و بوکان کار میکند؛ منطقهای که خیلی از جوانهای همسنوسال او برای گذران زندگی است، بهناچار کولبری میکند و برای یک لقمه نمیتواند به معنی کلمه جان میکند. کم نیست نیست ریزش کند ممکن است طن که ب آن می می پ ره سط در در ر ر سرت سرت سرت سرت سرت سرت ند قتی هم سنگ هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی فت فت هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی هستی فت فت فت فت فت فت ک ر ر ترس ترسی ند ند خد این ، ، ، زمین زمین سفت صفت میری میری میری ب ، ».
چاهکنی چند صد میلیون قیمت دارند
وسایل چاهکنی، قیمت بسیاری دارند. قیمتش از 50 میلیون تومان شروع می شود. دستگاه کامپیوتری که برای کندن چاه های سنگی لازم است، حول وحوش 300 میلیون تومان آب می خورد و «هیلتی» که به کار چاه های خاکی می آید، حدود سه، چهار میلیون قیمت دارد. اینها را باشی، با یک بیل و کلنگ و چرخاندن بالابر کارت راه میافتد. میتوانم این دستگاهها را اجاره کنم یا اگر پسانداز کنم باشی، برای خودت بخری. مینشیند و پولش را میگیرد.»
روال چاهکندن به این صورت است که مقنیها از امور آب جواز میگیرند، اما مثل اینکه راه دیگری از این هم وجود دارد، دارد: «خیلیها بدون جواز و دزدکی چاه میزنند چون حالا دیگر بهسختی جواز میدهند. میگویند آب زیرزمینی کم شده و نباید چاه بکنیم».
بهنام، روزی ۱۰ ساعت کار میکند؛ از ساعت ۷ تا ۱۷. جمعه برای تفریح یا میرود «پیرانشهر» تا کنار آبشارش دلودماغی تازه کند یا به دهات پدری سر میزند. تو رویا تصورش رانکند.»
چاهکنی سنتی دل و جرات میخواهد
آقای «اخلاقی» 36 ساله است و اهل خلیلآباد است. مختصری ز چ شهری سردرمی. [چالهای که به صورت عمقی در زمین کنده و با ابزارهایی مثل صفحه مسی و شن و زغال پر میشود تا با انتقال نشتی الکتریکی به زمین از برقگرفتگی و آسیبدیدن وسایل الکتریکی جلوگیری کند] و مانند اینهاست؛ یعنی در مرحله ساخته شدن ساختمانها.»
اخلاقی توضیح میدهد که حفر چاههای خانگی با دستگاه بهطور متوسط نصف روز طول میکشد و وقتی میپرسم این میزان کار چقدر دستمزد دارد، جواب میدهد: «دستمزدش خوب است، سلام میرساند!» و اضافه میکنم که روال کار هم بهخوبی دستمزدش میکند: « چاه کندن با دستگاه سخت نیست.اپراتور مینشیند روی صندلی و با دکمه و فرمان دستگاه را هدایت میکند، اما وقتی میگویم سخت نیست، منظورم در مقایسه با چاهکنی سنتی است و هر شغلیاش را دارد. با این حال نسبت به کسی که هر لحظه ممکن است روی سرش بیفتد، راحت می شود. »
انتهای پیام