در اینجا می خواهم سه وجه امامت این بسرگواران را به اجمال بیان کنم و نتیجه بگیرم.
م یک م مت د که در هم هی هست م م م فیض فیض هی هی هستند،، تشیع تشیع تشیع.
یک جه، م ع آنه آنه زیر زیر، مبیّن، و م م م و ر عق خ هم هم می، در ج که نظر نظری د د د ع ع ع آن آن آن جعفر ص نق می باشد. می.
یک وجه دیگر امامت تربیتی آنهاست که ما بر اساس مشی آنها در زندگی آنها را می پسندند را اسوه خود قرار داده و حیات و زندگی خود را حیات و ممات محمد و آل محمد قرار دهند. بودند و از هر حیث، سعی می کردند اخلاقی را به منصه ظهور بگذارند. ع م به نیک نیک ند ز فته ی ست ست که نبی نبی و نس و،،، در عم عم گیرنده دهنده دهنده.
ین ح ، ، ب ب ب که م جه و همم هم در م زندگی زندگی عقیق عقیق آن ر ر ر ر ر مط أمه ب عم عم عم . عم عم کند.این مسأ، یک نظری د هم هم عقیده م به شی شیعه این،، بر این عقیده است. فکری فکری فکری ر ر دهد دهد دهد عم عم.
ن بخش نظری جی آن در معن می «« ««» ر ر کن کن تورات و انجیل است، نه عین آنها.
در عقیق ی می عن «» ر» کرد کرد خد نج نج نج شرعی شرعی شرعی شرعی،« ««»»»»ظ ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر ر . خیر، شاید آنجا که کلی از «اعمال صالحا» یاد می کند، شاید بگوییم مانند «وافعلوا الخیر» است.
خد ند ضمن ز زسته به یف هی هی هی عم ت به ت جه جه جه جه و به نظرم نظرم س.
ممکن است به نظرتان بیاید که عمل صالح، در درجه اول، عبادات شرعی است، و البته همین طور است، اما وقتی خداوند خطاب را به انبیای خود می فرماید: یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا عَلِمِّاً. :51).
در زمینه تکالیف اجتماعی، آیت زیر، یکی از بهترین آیات الهی است که می فرماید: وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون (آل عمران، ۱۰۴). مخاطب، امام باشد یا دیگران ، یا هردو، دعوت به خیر شده است.
در اولین مرحله، کار این برگزیدگان دعوت به خیر است.
دعوت به «خیر» چیست؟
ش ط ک ک خیر، به بهترین بهترین که خدا آدمی ی حتر حتر حتر می بته گذ زمینه د.
ش ش دع «« معر»ی می،، پرهیز د ز« منکر منکر سخن گفت. «خیر»، ز« «»» و دع به ست منکر «»»» می دهد دهد دهد دهد« « « «« «« «»»»»»»» ز منکر ح ح ح ح ح ح ح ح می دانست.
دست کم در م دیگر،،، ز عم «« «»»آنج کند کند عم عم به سخن گفته مرح مرح« «خیر» ». َعَ تُفْ (حج: ۷۷).ممکن است ست و و و آن آن آن آن آن آن عب عب عب عب عب مستقل اس عباد و خود مصداق یک تکلیف روشن برای الهی مومنان در آن است.
م ع نهج نهج غه در «« «فع خیر خیر» »می
م سخت می ک که، و مهم آن آن آن به به و و نگ نگ در نب نب خیر خیر ر ر تحقیر کرد کرد کرد کرد ست مسئولیتیت انجام کار خیر را دوش خود بزرگ بردارد و بگوید، دیگری انجام دهد. .
ز م می ب، همه ی که م فقط که که مصدف و آیه آیه آیه هستند. می.
بدفهمی ما در مورد خیر یک مصداق این است که فکر می کنم، فقط وقف برای کارهای مذهبی درست است، برای همین نود درصد موقوفات ما برای کارهای دینی است. مام ساسی و پل ساسی هم توجه داشته ام، اما در کل، وقف را بیش از هر چیز در امور مذهبی صریح رعایت می کنند.
هر ج به به ص مس د این زمینه رند و و قی ت عقیق خ خ نسبت و دینی خیر د د د ب که ک مهم یک یک یک دینی هستند. .
به رسیدن یکی از بی بی به ک ک ج ، مری مشترک مشترک همه مذ در عقیق عقیق عقیق مس مس رد م هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر هر است.
۶۵۶۵