گسترش حملات سایبری فرامرزی، امنیت سایبری را به یکی از نگرانی های عمده ی جهانی درقرن بیست و یکم تبدیل کرده است. تامین امنیت ومبارزه با تروریسم یکی از وظایف اصلی دولت ها می باشد که این مهم درفضای مجازی با توجه به ماهیت فضای سایبری به عنوان بستر اصلی اطلاعات کشور، واحتمال هرگونه حمله و جنگ سایبری که باعث تهدید امنیت ملی کشورها می شود موجب گردیده تهدیدات سایبری از تهدیدات سنتی متمایز گشته واهمیت فراوانی به خودگیرد.
حملات سایبری ، پدیده ای نوظهور در میان جنگ افرازهای مدرن محسوب می شود که این حملات صلح وامنیت جهانی را تهدیدمی کند. در سال ۲۰۱۰ نیز برنامه ی هسته ای جمهوری اسلامی ایران موردحمله ی بدافزار ((استاکس نت)) قرار گرفت. گرچه استاکس نت از طریق اینترنت در جهان منتشر شد،اما آثار مخرب آن محدود به سیستم های کنترلی خاصی بود که در ایران مورد هدف قرار گرفته بود.بررسی اجمالی مفهوم و انواع حملات سایبری و نوع ارتباط آن باامنیت ملی را می توان به درک درستی از میزان واهمیت حملات سایبری به عنوان یک تهدید بزرگ علیه امنیت ملی کشورمان پی برد. بررسی مسئولیت دولت ها درخصوص حملات سایبری و عدم وجودقواعد آمره بین المللی ، اهمیت نیازبه تدوین قواعد جدید ومنطبق با اصول بین الملل ومنشورسازمان ملل متحد وقواعد حقوق بشر را گوشزد می نماید.
نشریه آمریکایی «نشنال اینترست» در یادداشتی با موضوع قدرت گرفتن سایبری حزبالله از طریق جمهوری اسلامی ایران نوشت: از زمان حمله بدافزار رایانهای «استاکسنت» به تاسیسات هستهای ایران، تهران بر گسترش عملیات سایبری و قابلیتهای نظارت دیجیتالی خود تمرکز کرد و متحد خود یعنی حزبالله را هم به عنوان بخش مهمی از برنامه سایبری پیشرفته خود میبیند.
جمهوری اسلامی ایران مدتها است که «هکرهای میهنپرست» را پذیرفته است. این اصطلاح را متخصصان امنیت سایبری برای توصیف شهروندان یک کشور استفاده میکنند که برای پیشبرد منافع راهبردی میهن خود در حملات سایبری مشارکت میکنند و از آنها به عنوان بخشی از راهبرد کلی سایبری استفاده میشود. پیمان سایبری ایران و حزبالله نشاندهنده گام بعدی در برنامه سایبری جمهوری اسلامی ایران است؛ زیرا نمایندگان لبنانی زیرساختهای سایبری بسیار ارزشمندی را با متحدان خود در تهران به اشتراک خواهند گذاشت.
حملات سایبری حزبالله مدتها است که دولتهای خاورمیانه و غرب را نگران کرده است. در ژانویه ۲۰۲۱ مشخص شد که یک واحد سایبری وابسته به حزبالله معروف به «چدار» (Cedar APT) لبنان، بیش از یک سال به شرکتهای مخابراتی و ارائهدهندگان اینترنت در ایالات متحده، بریتانیا، اسرائیل، مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن، فلسطین و لبنان حمله کرده است. ماموران سایبری چدار همچنین موفق شدند برای جمعآوری دادههای حساس، شبکههای داخلی برخی شرکتها مانند شرکت «ارتباطات مرزی» مستقر در ایالات متحده را هک کنند.
در سال ۲۰۱۰، دولت اوباما حزبالله را «فنیترین گروه تروریستی در جهان» توصیف کرد. حالا حمایت مستقیم جمهوری اسلامی ایران از واحد سایبری حزبالله، پیچیدگی فناوری این سازمان را بیشتر کرده است.
شهرت دیرینه حزبالله در اجرای عملیات روانی به فضای مجازی نیز کشیده شده است. در طول همهگیری کرونا، این گروه آموزشهای سایبری در مورد جنگ اطلاعاتی را در فضای مجازی ارائه کرد و مهمتر از آن، آموزش سایبری حزبالله برای پیشبرد منافع راهبردی جمهوری اسلامی ایران و براندازی دشمنان منطقهای تهران به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی است.
پس از حمله ویرانگر استاکسنت، دولت ایران میداند که تقویت قابلیتهای سایبری در کنار قدرت نظامی، بخش مهمی از جنگ قرن بیستویکم است. در سال ۲۰۱۵، گزارش شد که دولت ایران بودجه امنیت سایبری خود را در یک دوره دو ساله یک هزار و ۲۰۰ درصد افزایش داده است. اگر تهران بخواهد قدرت منطقهای در خاورمیانه باشد و جانشین نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه شود، تقویت قابلیتهای سایبری جنبشها و سازمانهای طرفدار ایران در خاورمیانه یک اقدام ضروری برای دولت ایران است.
رشد فزاینده تکنولوژی در حوزه اطلاعات و ارتباطات، تهدیدهایی نیز به دنبال داشته است که حمله سایبری نمونه بارز چنین تهدیدی محسوب میگردد. تبعات چنین حملاتی به حدی جدی است که بازیگران بین المللی به ویژه دولتها را جهت اتخاذ رویه های مناسب و مواضع سیاسی-حقوقی به تکاپو واداشته است. مهم ترین چالش فرا روی این موضوع مسئله مفهوم شناسی و تعریف حمله سایبری و لزوم تبیین و تعیین دایره مفهومی این پدیده است که در میان رویه رسمی کشورها و سازما نهای بین المللی به شدت اختلاف است، به طوری که تاکنون هیچگونه اجماعی در خصوص تعریف حمله سایبری حاصل نشده است.
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان کشوری با موقعیت راهبردی، در دنیای معاصر همواره در معرض انبوهی از تهدیدات در سطوح فروملی، ملی و فراملی است. آنچه بیش از هر چیز دیگر برای تأمین امنیت ملی کشور لازم بهنظر میرسد توجهِ ویژه به شناسایی و احصای تهدیدات امنیت ملی کشور و تلاش درجهت مقابله با این تهدیدات است و، باتوجهبه محدودیت زمان و منابع مالی و انسانی برای مقابله با این تهدیدات، اولویتبندی دقیق تهدیدات اهمیت دارد. لزوم برقراری تناسب میان عمل و پاسخ و ضرورت تاثیرگذاری پاسخ، خود چالش دیگری را مطرح می کند مبنی بر آنکه بایستی به توانمندی ای دست یافت که تاثیر گذاری پاسخ و تکرار آن به کرات در صورت نیاز را تضمین کند. برخی از کارشناسان معتقدند که دفاع سایبری، بر خلاف تدابیر مقابله جویانه (فیزیکی) که رقیب را کما بیش به طور قطعی خنثی می کند، می تواند فعالیت های رقیب را مختل کرده یا موقتا وی را خلع سلاح سازد؛ اما هیچ یک از راهکارهای سایبری نمی تواند منجر به خنثی سازی قطعی تهدید شوند.