۵- سیاست شجاعانه جمهوری اسلامی ایران در حمایت بیدریغ از آزادی فلسطین و قدس شریف و محور مقاومت که نمایش هماهنگی میان میدان و دیپلماسی است،صلح دوستان جهان را به حمایت از گفتمان آزادی فلسطین برانگیخته و انزوای رژیم صهیونیستی را در پی داشته است.صدور قطعنامه های مجمع عمومی و حتی شورای امنیت سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی همچون یونسکو، بر آثار مقاومت مشروع فلسطینیان در اراضی اشغالی، عرصه های جدیدی برای پیشبرد مبارزه علیه رژیم اشغالگر را گشوده است.موضع حکیمانه ایران مبتنی بر تداوم مقاومت برای تشکیل دولت یکپارچه فلسطین به پایتختی قدس شریف از طریق برگزاری یک همه پرسی با حضور همه اقوام و ساکنان اصلی این سرزمین، اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی، احقاق حقوق کامل این ملت را دنبال کرده است.رویکرد ایران برخاسته از نگاه اعتقادی در لزوم رعایت حقوق مشروع ملت ها، اصل انصاف و عدالت در نظام بینالملل و وظیفه کشورهای مستقل در حمایت و دستگیری از مظلومین و مستضعفین است که حمایت آزادگان جهان بخصوص در جهان اسلام را نیز با خود دارد.
۶-در قفقاز جنوبی، جنگ دوم قرهباغ، در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ با حمله جمهوری آذربایجان به ارمنستان، برای آزادسازی مناطق اشغالی آغاز شد و جمهوری اسلامی ایران در اجرای سیاست اصولی خود مانند همیشه از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان حمایت کرد و رهبر انقلاب در بیانات خود، لزوم حفظ مرزهای پذیرفته شده جغرافیایی را از جانب هر دو طرف مورد تأکید قرار دادند. ( ۱۳/۰۸/۱۳۹۹) اعلام موضع حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با رؤسای جمهور ترکیه و روسیه، مبنی بر ابراز خرسندی از بازگشت قرهباغ به آذربایجان و همچنین مخالفت با انقطاع مرز هزارساله ایران و ارمنستان، باعث شد تا کشورهایی که در صدد تغییر مرزهای جغرافیایی در قفقاز بودند،موضع خود را تغییر داده و تعدیل کنند.مواضع اصولی ایران نه تنها موجب امنیت در شمال شرقی ایران شد بلکه نشان داد که همسایگان میتوانند به ایران اعتماد و اتکا کرده و مسئولانه در تأمین امنیت و ثبات منطقه مشارکت نمایند.
۷-در سال های اخیر رویکرد نگاه به شرق در تنظیم روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک راهبرد منطقی،عقلانی و متوازن در دستور کار قرار گرفته است.این رویکرد که به دلیل تشدید رفتار خصومت آمیز آمریکا و سیاست های غلط اروپا تقویت شده، به این معناست که در کنار شرق جغرافیایی و کشورهایی که در شرق ایران قرار دارند، تقویت ارتباط با شرق سیاسی و کشورهای همسو در حوزه های آمریکای لاتین،شرق اروپا و آفریقا میز در اولویت قرار گیرد.در بیانات رهبر انقلاب، گزاره “ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند” بر صحت روند سیاست خارجی کشور دلالت دارد.تحولات اخیر همچون تمایل کشورهای همچون عربستان،امارت،مصر و بحرین برای بهبود رابطه با ایران ونمایش برخی رویکردهای مثبت از سوی کشورهای اروپایی،به دلیل سیاست خارجی پویای ایران است.این وضعیت باعث شده تا ایران با تقویت روابط با چین، روسیه، کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز،جنوب و غرب آسیا و آمریکای لاتین،عضویت در ائتلافهای منطقهای تأثیرگذار، مانند سازمان شانگهای یا اتحادیه اوراسیا را به دستاوردهای خود بیافزاید و حضور رسمی در پیمان بریکس را نیز دنبال کند. اولویت یافتن دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی و افزایش تبادلات با بقیه کشورها، ایران را در کنار قدرتهای نوظهور اقتصادی جهان قرار داده و در اتخاذ تصمیمات هماهنگ،مانند استفاده از پول ملی در مبادلات بین المللی، سهیم ساخته است.
۸-سیاست حکیمانه ایران در مذاکرات لغو تحریم ها،مبتنی بر «تعهد در مقابل تعهد» است.بر این مبنا در صورتی که طرف مقابل یعنی آمریکا، تعهدات برجامی خود را انجام داد و تحریم های ظالمانه را لغو کرد، ایران هم تعهدات خود را انجام میدهد.این سیاست مبتنی بر اصول و قابل درک برای طرف های باقیمانده در برجام و برگرفته از مفاد این توافق است. همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته ای نیز از برنامه های اصلی نظام بوده و آگاهانه دنبال می شود.البته در این مسیر، سرنوشت کشور بخصوص تعاملات بین المللی و مقاوم سازی اقتصاد به مذاکرات هسته ای گره نخورده و استفاده از منابع داخلی و خنثی سازی تحریم ها در کنار همکاری اقتصادی با کشورهای خارجی ادامه دارد. در این عرصه، تقویت بنیه دفاعی کشور بعنوان یک اقدام بازدارنده در مقابل تهاجمهای احتمالی دشمنان و همچنین استفاده از فناوری ماهواره و بهره گیری از آن برای رصد موارد امنیتی و اقداماتی همچون، رونمایی از موشک فاتح به عنوان نماد اقتدار، پشتوانه سیاست خارجی نظام برای خنثی سازی تحریم ها و حرکت در مسیر استقلال است.
روشن است که در کسب دستاوردهای کشور در عرصه خارجی در سال های اخیر، طبعا دولت های مختلف تلاش کرده و سهیم بوده اند که البته سهم دولت هایی که در مسیر اصول ترسیم شده نظام و هدایت های رهبر انقلاب قرار داشته اند،بیشتر بوده است. امروز حفظ و تداوم این دستاوردها از سوی گرایش های سیاسی که منتسب به دولت های مختلف بوده اند،موجب ناامید شدن دشمن و افزایش امید در میان ملت ایران است. نقد و مناظره های سازنده قطعا مفید بوده و لازمه یک جامعه آزاد است اما منحصر کردن دستاوردهای ملی بخصوص در سیاست خارجی و تبدیل آن به دو قطبی،نه تنها موجب مجادلات غیر ضروری شده بلکه اکثریت مردم را درمورد این دستاوردها دچار تردید می سازد. این توصیهی روشن رهبر حکیم انقلاب باید مدنظر دارندگان تریبون و قلم باشد که: «نگذارید احساسات شخصی یا احساسات جناحی یا مطلقاً احساسات، بر منطق غلبه کند. منطق این است که وقتی دشمن از دور نگاه میکند، احساس کند که اینجا یکپارچه است، احساس یکپارچگی بکند. اینکه حرفهایی زده بشود که از آن حرفها دو جریانی و دوجهتی و تخاصم و دوقطبیگری در داخل ملّت یا در مجموعهی نظام استفاده بشود، به ضرر کشور است.»(۱۴/۰۳/۱۳۹۵)