«دارند اشتباه می کنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است؛ به قول اروپاییها دارند روی اسب بازنده شرطبندی می کنند. امروز وضع رژیم صهیونیستی وضعی نیست که مشوّق نزدیکی به او باشد؛ نباید این اشتباه را بکنند. رژیم غاصب، رفتنی است. امروز نهضت فلسطین از همیشهی این هفتاد هشتاد سال سرحالتر است.»
در مورد چرایی «قمار عادّیسازی روابط با رژیم صهیونیستی» نکات زیر می تواند مورد توجه قرار گیرد.
۱.در بُعد مردمی، مسلمانان جهان امروز عادی سازی روابط کشور خود با اسرائیل را نمی پذیرند و حتی در برخی از کشورهای خفقان زده،نارضایتی و اعتراض خود را در این مورد نشان می دهند. برای مثال چند ماه قبل که رژیم صهیونیستی تصویر دیدار محرمانه وزیر امور خارجه لیبی با همتای اسرائیلی در ایتالیا را منتشر کرد با خشم مردم و نهادهای غیردولتی لیبی مواجه شد و دولت این کشور را مجبور کرد تا نجلا المنقوش وزیرامورخارجه را برکنار کند.اتفاق دیگر،عدم حضور کشورهای عرب عضو توافق ابراهیم در مراسم دومین سالگرد این توافقنامه بود که منجر به لغو این نشست شد. خشم مردم این کشورها و نارضایتی عمومی از عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس، باعث شد که هیچیک از کشورهای عرب و امضاکنندگان توافقنامه، در این مراسم شرکت نکنند. این اتفاق در زمانی رخ داد که تل آویو با تبلیغات گسترده اینگونه القا می کرد که با اجرای توافقنامه ابراهیم،روابط اسرائیل با عربستان،بحرین،مراکش،سودان و امارات عادی شده و به ارتقای صنعت گردشگری خواهد انجامید. در واقع مخالفت ملتهای منطقه با رژیم صهیونیستی نشان داد که دفاع از فلسطین و آزادی قدس شریف، از اهداف راهبردی جهان اسلام بوده و انزجار مسلمانان از اشغالگران،نهادینه شده است.
٢. در بُعد نظامی-امنیتی،تردیدی نیست که امروز قدرتِ بازدارندگی رژیم اشغالگر تضعیف شده و به حداقل ممکن رسیده است.سالها قبل بِنگوریون، نخستوزیر و نظریه پرداز اسرائیل پیش بینی کرده بود که در صورت پایان یافتن قدرت بازدارندگی، نظام صهیونیستی نابود خواهد شد. معمولا قدرت بازدارندگی اسرائیل،وجود گنبد آهنین بود اما تحولات سال های اخیر از جمله شکست این رژیم در جنـگ های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه و…. نـشان داد کـه قدرت بازدارندگی گنبد آهنین و نیروهای مسلح ایـن رژیـم در جنـگ هـای منطقه ای علیه فلسطین و محور مقاومت فاقد کارائی است. امروز اسرائیل به دلیل افزایش همبستگی ملـی میـان مجاهدین فلسطینی و افزایش توان نظامی محور مقاومت، رژیم صهیونیستی توان مقابله را از دست داده و مصداق پیش بینی بن گورین شده است.
۳.در بُعد داخلی،سیاست های خشن و غیرمنطقی نتانیاهو نخست وزیر رژیم غاصب و اصرار بر هتک حرمت مسجد الاقصی و همچنین ادامه شهرکسازی در مجاورت مناطق فلسطینینشین،نارضایتی اهالی فلسطین اشغالی را افزایش داده و اعمال آپارتاید نسبت به عربتبارها،موجب خشم عمومی شده است. اصلاحات قضایی مورد نظر نتانیاهو، برای خارج کردن پرونده فساد مالی خود از مدار بازپرسی، در کنار مشکلات معیشتی شهروندان، وجود تورم فزاینده و افزایش فساد اداری،عمر دولت رژیم جعلی را کوتاه کرده و چه بسا بزودی این رژیم، جایگزینی دولت دیگری را تجربه کند. هجوم مهاجران یهودی برای خروج از اراضی اشغالی و خرید املاک در خارج از جمله در پاتاگونیای آرژانتین، مشکلات داخلی اسرائیل را نشان می دهد.
۴.در بُعد روابط خارجی،معمولا حمایت های سیاسی و مالی قدرت هـای بـزرگ از جمله آمریکا و اتحادیه اروپا،موجب تقویت و بقای رژیم صهیونیستی بوده اما ستیز دولت نتانیاهو با قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر توقف شهرک سازی و همچنین اعمال آپارتاید علیه عرب تباران، باعث نارضایتی جهانی و حتی انتقاد آمریکا و اروپا از این رژیم شده است.این قبیل اقدامات نتانیاهو،مجمع عمومی سازمان ملل را بر آن داشت تا با اکثریت آرا، نظر مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری لاهه را درباره ماهیت اشغالگری اسرائیل در سرزمین فلسطین مطالبه کند.در این رای گیری کشورهای عربی و اسلامی و حتی کشورهای متمایل به عادی سازی روابط با تل آویو، به نفع فلسطین رأی دادند.برخورد جنایتکارانه اسرائیل با پنج میلیون آواره فلـسطینی و حمله به اردوگاه هـای پناهندگان،متحدین اسرائیل را در سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بین المللی،ناراضی ساخته و توان فعالیت این رژیم در عرصه بین المللی را کاهش داده است.امروز دیگر تل آویو نمی تواند به راحتی از امتیازت قبلی برای توقف مصوبات بین المللی علیه خود، استفاده کند.این در حالی است فاصله گرفتن رژیم صهیونیستی از مذاکرات صلح با دولت خودگردان فلسطین و عدم پذیرش حضور دو دولت در سرزمین های اشغالی که از شروط اتحادیه عرب است، سیاست تنش زدایی با دولت های عربـی را خدشه دار کرده و معدود کشورهای متمایل به عادی سازی رابطه با تل آویو را دچار تردید کرده است.
با توجه به این واقعیت های غیرقابل انکار،ملقب کردن رژیم صهیونیستی به «اسب بازنده» از سوی رهبر انقلاب،دارای منطق قوی و پشتوانه های عینی است.هشدار ناصحانه ایشان به کشورهای عرب مبنی بر پرهیز در این قمار نافرجام،چنانچه موجب توجه قرار گیرد می تواند خطای محاسبه آنان را تصحیح کرده و بر اتحاد جهان اسلام برای آزادی فلسطین و قبله اول مسلمین بیافزاید.