بابک خواجهپاشا درباره دلایل ساخت فیلم «در آغوش درخت» گفت: در پیرامونم، خانوادههایی را میدیدم که درگیر مشکلات طلاق هستند. به خصوص خانوادهای که طلاق، تاثیر نامطلوبی روی کودک آنها گذاشته بود. همین مسائل باعث شد خود را موظف کنم فیلمی از زاویه دید بچهها راجع به طلاق بسازم.
باید همقد کودکانمان شویم
خواجه پاشا ادامه داد: در مدتی که روی فیلمنامه کار میکردم چند روانشناس و کسانیکه آگاه به مسائل حقوقی هستند، کنارم بودند و با هم گپ میزدیم. اگر نخواهیم با واژگان بازی کنیم و حرفهای ساده و قابل درک بزنیم برای تولید چنین آثاری باید همقد کودکانمان شویم و به پیرامونمان نگاه کنیم.
کارگردان فیلم «در آغوش درخت» گفت: برخی دغدغهها که شاید در نگاه بزرگسال بیارزش باشد در نگاه یک کودک بسیار بزرگ است. شاید اسباب بازی یک کودک برایش آنقدر اهمیت داشته باشد که وقتی آن را آب میبرد، خیال کند که جهانش را آب برده است.
سعی کردم فیلمی کاملا ایرانی آغشته با فرهنگ و اصالت ایرانی بسازم و از یک فیلم اروپایی یا یک فیلم فیک آمریکایی کپی برندارم
وی افزود: اگر ما از زاویه دید کودک و نوجوانان قرار بگیریم دغدغههای آنها را میفهمیم و میتوانیم برایشان تولید اثر کنیم. آیا ما در طراحی مدارس، در طراحی زمینهای بازی همقد بزرگسالان هستیم یا کودکان؟ در مقولههای اجتماعی مانند طلاق، امید، آینده و… کودکان و نوجوانان هم زاویه دید خودشان را دارند و اگر به این زاویه دید توجه کنیم میتوانیم آثاری تولید کنیم که بچهها هم از آنها تاثیر بگیرند.
خواجه پاشا درباره اینکه در فضایی که اکثر کارگردانها سراغ موضوعات ملتهب اجتماعی میروند، چرا ریسک کرده و موضوعی ساده را برای فیلمسازی انتخاب کرده، عنوان کرد: پرداختن به مضامین ملتهب اجتماعی با فضایی خاکستری و هر از گاهی نکبتبار شاید در دهههای گذشته باعث شد بخشی از جامعه به سمت آن سینما گرایش پیدا کند، اما بعدا دیدیم این نوع سینما باعث شد مخاطب با سینمای اجتماعی قهر کند، اعصاب مخاطب دیگر کشش تماشای این حجم تلخی را ندارد؛ بنابراین با سینمای اجتماعی قهر کرد و به سمت سینمای کمدی رفت.
وی با بیان اینکه الان مخاطب دیگر سینمای ملتهب را دوست ندارد، گفت: فیلمهای اجتماعی ملتهب هم دیگر در گیشه نمیفروشد. البته نمیتوان جنس داستان «در آغوش درخت» را ساده دانست. «در آغوش درخت» داستانی ایرانی دارد. سعی کردم فیلمی کاملا ایرانی آغشته با فرهنگ و اصالت ایرانی بسازم و از یک فیلم اروپایی یا یک فیلم فیک آمریکایی کپی برندارم.
برخی دیالوگها برای جامعه ایرانی قابل هضم نیست
خواجه پاشا گفت: خوشحالم که فیلمی ساخته ام که همه اعضای یک خانواده در کنار هم میتوانند بنشینند و آن را تماشا کنند. حرفی از دهان بازیگران فیلمم خارج نمیشود که مخاطب خجالت بکشد.
کارگردان فیلم «در آغوش درخت» بیان کرد: متاسفانه بعضیها متوجه نمیشوند که اگر زن و مردی از روستا یا شهری بخواهد یک فیلم کمدی را روی پرده ببیند چقدر خجالت میکشد. برخی از دیالوگ فیلمها برای قشر زیادی از جامعه ایرانی قابل هضم نیست. فیلمسازان انگار فراموش کرده اند که بخش بزرگی از جامعه روستایی و شهری ایران همچنان با عفت و حیا زندگی میکنند. اینها اصلا نمیتوانند اینگونه فیلمها را ببینند و این شوخیها را بشنوند. اتفاقا عمده سینماروها همین اشخاص هستند.
در زمانیکه فیلمهایی مانند «دونده»، «افعی» و… در دهه ۶۰ و ۷۰ ساخته میشد خیلیها از شهرستانها برای تماشای فیلم به تهران میآمدند. ما ذائقه و منش اینگونه تماشاگران را فراموش کردهایم و فیلمهایی میسازیم که با خانواده نمیتوان آنها را دید.
دغدغه زنان در خانواده و جامعه را میشناسم
خواجه پاشا درباره جزئینگری و طراحی نقش «کیمیا» (با بازی مارال بنی آدم) گفت: ۵۰ درصد زیست پیرامون ما مربوط بانوان است، من بخشی از تربیتم را مدیون مادرم هستم و نسبت به مادر، همسر و دخترم شناخت دارم. دغدغه زنان در خانواده و جامعه را میشناسم و سعی کردم آنچه از زیستم آموخته ام را الگوی فیلمسازی ام قرار دهم تا مخاطب با آن ارتباط برقرار کند.
کارگردان «در آغوش درخت» گفت: الان جهان سعی میکند هر ماه یا هر سال بازیگران جدیدی به سینمایش اضافه کند و مخاطب با دیدن این بازیهای بی بدیل و عکسهای منحصر به فرد است که مجذوب سینما میشود.
مارال بنی آدم دغدغه خانواده دارد
در بیشتر سکانسهایی که مارال بنی آدم با دو کودک بازی دارد بخشی از دیالوگها و روابط را خودش پیشنهاد داد. این از وظایف بازیگر است که بخشی از نقش را خودش طراحی کندخواجه پاشا گفت: قبلا تئاترها و بازی مارال بنی آدم را در فیلم «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی دیده بودم. او بازیگری با اخلاق و همراه است. بازیگرانی که روی نقش شان وقت بگذارند و با دیگران تعامل داشته باشند زیاد نیستند. بنی آدم از یک خانواده اصیل است و دغدغه خانواده را متوجه میشود. تمام این عوامل دست به دست هم داد که در این نقش بسیار باورپذیر ظاهر شود.
وی خاطرنشان کرد: در بیشتر سکانسهایی که مارال بنی آدم با دو کودک بازی دارد بخشی از دیالوگها و روابط را خودش پیشنهاد داد. این از وظایف بازیگر است که بخشی از نقش را خودش طراحی کند. نقش مقابل او در این فیلم، جواد قامتی هم بازی خوبی دارد. بازی او در فیلم «پوست» به کارگردانی بهمن و بهرام ارک بسیار درخشان بود؛ بنابراین با توجه به شناختی که از تواناییهای او داشتم از او برای بازی در این فیلم دعوت کردم. در مجموع دوست دارم با بازیگران شناخته شده کار کنم، اما در وهله اول بازیگر باید به نقش بیاید.
سیاستهای فرهنگی تغییر نکند سینما از دست میرود
اگر ما به سینمای ملی در سایر ژانرها بازنگردیم سینما دچار بحران میشودخواجه پاشا تصریح کرد: خوشبختانه تا به امروز بازخورد منفی از سوی مخاطبان نداشتم. اما در راستای حمایت از این نوع فیلمها باید سانسهای بیشتری به آنها تعلق گیرد. طبعا «در آغوش درخت» با حدود صد سانس اکران در مقابل هفتصد، هشتصد سانسی که به فیلمهای کمدی میدهند توان رقابت ندارد، اما در کل از میزان فروش فیلم تا امروز راضی بودم.
کارگردان «در آغوش درخت» تاکید کرد: به نظرم سیاست فرهنگی ما در قبال سینما باید تغییر کند. در غیر اینصورت سینما را از دست میدهیم. اگر ما به سینمای ملی در سایر ژانرها بازنگردیم سینما دچار بحران میشود. ۹۹ درصد سینما به دلیل درآمد و سرمایه است که در حال زیست است. در حالی که سینما در ابتدا باید به دنبال مضمون و تاثیر و صادر کردن فرهنگ و بعد به دنبال گیشه و سرمایه باشد
وی تصریح کرد: اگر در سینما مضمون و گیشه در کنار هم رشد نکند بعد از مدتی سینما جایگاه اصلی اش را از دست میدهد و میشود سرگرمی محض. سینما اگر صرفا سرگرمی باشد اصالت هنری، جایگاه انسانی و حرمت اش را از دست میدهد و دیگر جایگاهی ویژه نخواهد داشت.