نکات درس پنجم فارسی یازدهم

کنکور

نکات درس پنجم فارسی یازدهم

درس پنجم فارسی پایه یازدهم، با عنوان «آغازگری تنها»، یکی از متون تاریخی-ادبی مهم و سرشار از نکات کلیدی است که درک عمیق آن برای دانش آموزان ضروری است. این درس با روایت داستانی تأثیرگذار از دوران قاجار و جنگ های ایران و روس، بستری برای آشنایی با مفاهیم بنیادی چون اهمیت نوگرایی، نقش رهبری و ضرورت آگاهی اجتماعی فراهم می آورد. تسلط بر این درس مستلزم توجه به ظرایف معنایی واژگان، تحلیل دقیق آرایه های ادبی و درک عمیق قواعد دستوری و قلمرو فکری است.

۱. مقدمه: کلید تسلط بر درس آغازگری تنها در فارسی یازدهم

درس «آغازگری تنها» نه تنها روایتی تاریخی از جنگ های ایران و روس و نقش عباس میرزا و قائم مقام است، بلکه تلنگری بر لزوم تحول و پیشرفت در جامعه به شمار می رود. این درس، با وجود سادگی ظاهری، لایه های معنایی عمیقی دارد که فهم آن ها می تواند چالش برانگیز باشد. هدف از این مقاله، ارائه یک راهنمای جامع و نکته محور برای دانش آموزان پایه یازدهم است تا بتوانند در کوتاه ترین زمان ممکن، بر مهم ترین ابعاد این درس تسلط یابند. ما در این نوشتار، فراتر از یک گام به گام ساده، بر «نکات» کلیدی، دام های رایج امتحانی و راهبردهای کسب بهترین نمره تمرکز خواهیم کرد. رویکرد ما بر پایه شناسایی و تحلیل دقیق واژگان دشوار، آرایه های ادبی برجسته، ظرایف دستوری و پیام های عمیق فکری درس استوار است تا شما را برای هر نوع پرسشی در امتحانات آماده سازد.

۲. مرور سریع محتوای درس «آغازگری تنها»: داستان چیست؟

درس «آغازگری تنها» به قلم دکتر عبدالحسین زرین کوب، روایتگر مقطعی حساس از تاریخ ایران در اوایل دوره قاجار و مصادف با جنگ های ایران و روس است. متن داستان حول محور شخصیت عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه، و میرزا عیسی قائم مقام (پدر ابوالقاسم) می چرخد. عباس میرزا که فردی روشن بین و نوگرا بود، با درک عقب ماندگی ایران در مقایسه با پیشرفت های اروپا، به دنبال اصلاحات نظامی و اجتماعی بود. او در این مسیر از حمایت و مشاوره قائم مقام، وزیر دانشمند و مرشد معنوی خود، بهره می برد. متن، وضعیت نابسامان داخلی ایران به دلیل اختلافات و جنگ های طایفه ای را در مقابل پیشرفت های صنعتی و نظامی اروپا قرار می دهد.

صحنه هایی از حرکت سپاه ایران به سمت تبریز و سپس وقایع مربوط به دفاع جانانه جوادخان در گنجه در برابر حمله روس ها به تصویر کشیده می شود. شکست های پی درپی ایران و از دست دادن سرزمین هایی مانند گرجستان و بخش هایی از قفقاز، که در نهایت به عهدنامه ننگین گلستان انجامید، محور اصلی روایت است. در بخش پایانی، عباس میرزا در سخنرانی خود به تحلیل علل شکست ها می پردازد و تأکید می کند که نبرد ایران با روسیه، جنگ میان دو ارتش نبود، بلکه جنگ «نو» با «کهنه»، «تازگی» با «فرسودگی» بود. او لزوم بیداری از «خواب قرن ها»، نیاز به دانش و صنعت نوین، و اهمیت آگاهی و درایت در کنار شجاعت را برای پیشرفت و پاسداری از مرزهای میهن مطرح می سازد. این درس، درونمایه ای از پایداری، وطن دوستی، لزوم آگاهی بخشی و اصلاحات را به خواننده منتقل می کند.

۳. نکات کلیدی واژگان و املایی درس پنجم

واژگان نقش اساسی در درک عمق و مفهوم یک متن ایفا می کنند. درس «آغازگری تنها» نیز شامل کلمات و ترکیباتی است که شناخت دقیق معنی آن ها برای فهم محتوا و همچنین پاسخ دهی به سؤالات امتحانی ضروری است. در این بخش، به مهم ترین این واژگان و نکات املایی آن ها می پردازیم.

۳.۱. معنی کلمات دشوار و پرکاربرد

فهم دقیق واژگان، اولین گام برای تسلط بر هر درس ادبی است. در ادامه لیستی از کلمات کلیدی درس پنجم به همراه معنی آن ها ارائه شده است:

  • بر: سینه، پهلو. (مثال: بر و بازو)
  • رعنا: خوش قدوقامت، بلند و کشیده.
  • فراخ: گشاد، وسیع. (مثال: سینه فراخ، اسب سینه فراخ به معنی اسب کوه پیکر و نیرومند)
  • اعطا: بخشش، واگذاری، عطا کردن.
  • نشان ولایتعهدی: مدال یا نشان مخصوص ولیعهد.
  • دارالسلطنه: پایتخت، شهری که شاهزاده یا ولیعهد در آن اقامت داشت. (مانند تبریز در آن زمان)
  • فرزانه: دانا، خردمند.
  • مرشد: راهنما، هدایت کننده، پیر.
  • اذن: اجازه، رخصت.
  • خواست: میل، اراده.
  • گیرا: جذاب، فریبنده، مؤثر.
  • کشش: جذبه، کشش.
  • تدبیر ملک: کشورداری، چاره اندیشی برای اداره امور کشور.
  • رعیت پروری: مردم داری، رسیدگی به امور مردم.
  • طوایف: جمع طایفه، اقوام.
  • ولایات: جمع ولایت، شهرهایی که تحت نظر والی اداره می شوند.
  • تباهی: نابودی، هلاکت.
  • مشام: بینی، حس بویایی. (مثال: به مشام رسیدن)
  • دیار: سرزمین، کشور.
  • تصرف: به دست آوردن، مالک شدن.
  • تحرک: جنب وجوش، حرکت.
  • لعاب: روکش شفاف یا رنگین، در اینجا مجاز از ظاهرسازی. (مثال: لعابی از تشریفات به رو داشتن)
  • التهاب: شعله ور شدن، برافروختگی؛ مجازاً ناآرامی، بی قراری.
  • بختک: کابوس، موجود خیالی که بر شخص خوابیده می افتد.
  • چنبره زدن: حلقه زدن، به صورت خمیده جمع شدن.
  • سران: رؤسا، بزرگان.
  • تدارک: آماده سازی، فراهم کردن.
  • تحت الحمایگی: تحت حمایت قرار گرفتن یک کشور ضعیف توسط کشوری قدرتمند.
  • محض: فقط، صرفاً.
  • توازن: تعادل، برابری.
  • حامل: حمل کننده.
  • زنبورک: نوعی توپ جنگی کوچک که بر شتر بسته می شد.
  • مصمم: دارای عزم قوی، با اراده.
  • تنوره کشیدن: به هوا رفتن (مانند دود)، در اینجا مجاز از شدت یافتن.
  • چابک: چالاک، ماهر.
  • معبد: پرستشگاه، محل عبادت.
  • فراز: بلندی، اوج.
  • ناظران: بینندگان.
  • سپیده: روشنایی بامدادان، سحرگاه.
  • گنجه: شهری در آذربایجان.
  • نهیب: فریاد بلند، اخطار.
  • صفیر: صدای بلند و تیز.
  • توده: انبوه، مجموعه.
  • فوران: جوشش، جهیدن.
  • آز: حرص، طمع.
  • پیشمرگی: آمادگی برای فداکاری و مرگ.
  • میسّر: ممکن، مقدور.
  • خفت: خواری، پستی.
  • وامانده: ناتوان، درمانده.
  • پهنه: گستره، وسعت.
  • سنگ پاره: تکه سنگ، قلوه سنگ.
  • بی باکانه: بدون ترس، شجاعانه.
  • عرصه: میدان.
  • محشر: روز قیامت؛ مجازاً صحنه شلوغ و هولناک.
  • رمق: باقیمانده جان، تاب و توان.
  • توفندگی: خروشندگی، غرندگی.
  • وجد: سرور، شادمانی.
  • تحقق: عملی شدن.
  • جان فشانی: فداکاری.
  • سرسپردگی: فرمانبرداری کامل، اطاعت بی چون وچرا.
  • خودفروختگی: خیانت، به خاطر منافع شخصی خود را در اختیار دیگری قرار دادن.
  • موعد: هنگام، زمان.
  • کرانه: ساحل.
  • خیره کردن چشم: متحیر کردن.
  • دربار بزم: محل جشن و شادی شاه.
  • دربار رزم: محل تصمیم گیری های جنگی و نظامی.
  • اُفت وخیز: بالا و پایین رفتن، فراز و نشیب.
  • ورای: فراتر از.
  • گسست: جدایی، شکاف.
  • پویا: فعال، دارای حرکت و جنبش.
  • نایب السلطنه: جانشین شاه، ولیعهد.
  • مسلم: قطعی، حتمی.
  • سرافراز: سربلند.
  • خوف: ترس.
  • علی رغم: با وجود.
  • تحسین: ستودن، آفرین گفتن.
  • اعجاب: شگفتی.
  • عهدنامه ننگین گلستان: پیمانی که پس از شکست ایران از روسیه منعقد شد و مناطق وسیعی را از ایران جدا کرد.
  • نامنسجم: نایکپارچه، نامنظم.
  • پویایی: پویا بودن، جنبش.
  • یکسویه: یک طرفه.
  • درایت: آگاهی، دانش، بینش.

۳.۲. نکات املایی و واژگان هم آوا

برخی از کلمات در درس فارسی یازدهم دارای املای دشوار یا واژگان هم آوا (هم صدا با املای متفاوت و معنی مختلف) هستند که باید به آن ها توجه ویژه ای داشت. عدم توجه به این نکات می تواند در امتحانات باعث کاهش نمره شود:

  • اِذن (اجازه) و اَذان (بانگ نماز)
  • خواست (میل، اراده) و خاست (برخاست، بلند شد)
  • صَغیر (کوچک) و سفیر (نماینده، پیام آور) و صفیر (صدای سوت و گلوله) – در متن درس «صفیر» به کار رفته است.
  • ملک (پادشاهی، کشور) و ملک (فرشته) و مُلک (مالکیت) – در متن درس «ملک» به معنی کشور به کار رفته است.
  • لعاب (پوشش شفاف) و لعاب (آب دهان) – معنی دوم در متن درس مد نظر است، اما معنای کنایی آن ظاهرسازی است.
  • توجه به کلماتی که با تشدید همراه هستند: مصمّم، مسلّم.
  • املای صحیح کلمات با «ض» و «ظ»: حاضران، اهمیّت، حفظ.

درک عمیق واژگان و نکات املایی، ستون فقرات تسلط بر درس ادبیات است؛ چرا که پایه و اساس فهم آرایه ها و مفاهیم فکری به شمار می رود.

۴. نکات مهم آرایه های ادبی درس آغازگری تنها

آرایه های ادبی، جان مایه هر اثر ادبی هستند و در درس «آغازگری تنها» نیز نقش مهمی در انتقال مفاهیم و زیباسازی متن ایفا می کنند. آشنایی با این آرایه ها و توانایی تشخیص آن ها از جمله موارد پرتکرار در امتحانات است.

۴.۱. تشبیه های مهم و نحوه تشخیص آن ها

تشبیه، بیان شباهت چیزی به چیز دیگر است. ارکان تشبیه شامل «مُشَبّه» (چیزی که تشبیه می شود)، «مُشَبّه به» (چیزی که مُشَبّه به آن تشبیه می شود)، «وجه شبه» (ویژگی مشترک) و «ادات تشبیه» (مانند، چون، همچون) هستند. در این درس، تشبیه های متعددی به کار رفته است:

  • «اختلافات و جنگ های داخلی مثل کاردی بر پهلوی این کشور نشسته است.»
    • مشبه: اختلافات و جنگ های داخلی
    • مشبه به: کارد
    • ادات تشبیه: مثل
    • وجه شبه: آسیب رسانی و درونی بودن درد.
  • «فکر حمله روس، بختک وار روی دربار چنبره زده بود.»
    • مشبه: فکر حمله روس
    • مشبه به: بختک
    • ادات تشبیه: وار (به معنی مانند)
    • وجه شبه: ترسناک و سنگین بودن، رها نکردن.
  • «اسبی کوه پیکر»: تشبیه بلیغ (اضافی) که در آن ادات و وجه شبه حذف شده و فقط مشبه و مشبه به باقی مانده اند (اسب مانند کوه). این تشبیه بر بزرگی و قدرت اسب تأکید دارد.
  • «همچون معبدی که بر فراز تپه ای جلوه گری کند»: عباس میرزا به معبدی بر فراز تپه تشبیه شده است که شکوه، عظمت و جلب توجه او را نشان می دهد.
  • «روس ها مثل مور و ملخ در پهنه شهر پراکنده شدند.»
    • مشبه: روس ها
    • مشبه به: مور و ملخ
    • ادات تشبیه: مثل
    • وجه شبه: فراوانی و پراکندگی.
  • «اجساد و زخمی های روس ها و مردم گنجه، مثل برگ های خزان زده، زمین را پوشانده بود.»
    • مشبه: اجساد و زخمی ها
    • مشبه به: برگ های خزان زده
    • ادات تشبیه: مثل
    • وجه شبه: فراوانی، بی ارزشی و افتادگی.
  • «شهر عرصه روز محشر را به خاطر می آورد.»: شهر به میدان روز قیامت تشبیه شده که وجه شبه آن شلوغی، آشوب و ترسناکی است.
  • «زیر سقفی از دود و غبار»: دود و غبار به سقف تشبیه شده است که بر سنگینی و خفقان فضای شهر تأکید دارد.
  • «موج های سنگین و افسارگسیخته ارس، سدوار در برابر سپاه ایستاده بود.»
    • مشبه: موج ها
    • مشبه به: سد
    • ادات تشبیه: وار
    • وجه شبه: مقاومت و مانع شدن.

۴.۲. استعاره های کلیدی (مصرحه و مکنیه)

استعاره، بهره گیری از کلمه ای به جای معنی اصلی آن بر اساس شباهت است. در این درس، نمونه هایی از استعاره دیده می شود:

  • «اروپا قدم های بزرگی برای پیشرفت برداشته است.»: اروپا استعاره از مردم و کشورهای اروپایی است.
  • «پهلوی این کشور»: کشور به انسانی تشبیه شده که پهلو دارد (استعاره مکنیه).
  • «باز کردن جای بیشتر در دل پدر»: دل پدر استعاره از علاقه و محبوبیت اوست.
  • «سایه وحشتی بر وجودش انداخته بود.»: وحشت به چیزی مادی تشبیه شده که سایه می اندازد (استعاره مکنیه).
  • «آفتاب داشت تیغ می کشید.»: آفتاب به شمشیرزنی تشبیه شده که تیغ می کشد (استعاره مکنیه و تشخیص)، کنایه از طلوع.
  • «شور جنگ و دفاع در دل ها تنوره می کشید.»: شور به آتشی تشبیه شده که شعله ور می شود (استعاره مکنیه).
  • «چهره های شکفته» و «چهره های درهم رفته»: چهره به گل یا گیاهی تشبیه شده که شکفته یا پژمرده می شود (استعاره مکنیه).
  • «شهر… آغوش به رسیدن پرندگان مهاجر می گشود.»: شهر به انسانی تشبیه شده که آغوش می گشاید (استعاره مکنیه و تشخیص).
  • «بستر فوران خشم و آز دشمن»: خشم و آز به مایعی تشبیه شده که فوران می کند (استعاره مکنیه).
  • «گنجه با واپسین رمق هایش نفس می کشید.»: گنجه به انسانی تشبیه شده که نفس می کشد (استعاره مکنیه و تشخیص).
  • «بادهای اواخر زمستان، ناله های واماندگان را … می برد.»: باد به موجودی تشبیه شده که ناله را حمل می کند (استعاره مکنیه و تشخیص).
  • «قفقاز زخم خورده و ستم دیده»: قفقاز به انسانی تشبیه شده که زخم می خورد و ستم می بیند (استعاره مکنیه و تشخیص).
  • «جنگ… درهایی را به روی ما گشود.»: جنگ به موجودی تشبیه شده که درها را می گشاید (استعاره مکنیه).
  • «صدای مهیب توپ ها … ما را از خواب قرن ها بیدار کرد.»: خواب قرن ها استعاره از نادانی، غفلت و عقب ماندگی است.
  • «پاره های تن»: استعاره از عزیزان و سرزمین های مادری است.

۴.۳. کنایه ها و مفاهیم پنهان

کنایه، بیان مفهومی با استفاده از عبارتی است که معنی ظاهری آن مد نظر نیست، بلکه معنی پنهان و غیرمستقیم آن اهمیت دارد:

  • «پشت سر می گذاشت»: کنایه از عبور کردن.
  • «دست به کاری نمی زد»: کنایه از هیچ اقدامی نکردن.
  • «به جان هم افتادن»: کنایه از با هم درگیر شدن و جنگیدن.
  • «بر پا کردن»: کنایه از ایجاد کردن.
  • «بوی پیشرفت اروپا به مشامشان نرسیده بود»: کنایه از آگاه نبودن از پیشرفت.
  • «از عهده مقابله … برآمدن»: کنایه از توانایی انجام کاری را داشتن.
  • «باز کردن جای بیشتر در دل پدر»: کنایه از محبوب تر شدن.
  • «لعاب به رو داشتن»: کنایه از ظاهری و سطحی بودن.
  • «دست اندازی»: کنایه از تجاوز، غارت.
  • «سایه انداختن»: کنایه از فرا گرفتن و مسلط شدن.
  • «قدم برداشتن»: کنایه از راه رفتن.
  • «سینه را سپر ساختن»: کنایه از آماده فداکاری شدن.
  • «شمشیر می کشیدند»: کنایه از جنگیدن.
  • «دل از ناظران می برد»: کنایه از علاقه مند کردن و مجذوب ساختن.
  • «سر به کار خود خواهند داشت»: کنایه از مشغول کار خود بودن و آسودگی خیال.
  • «چشمشان را می زند»: کنایه از آزار رساندن و ناخوشایند بودن.

۴.۴. تشخیص (جان بخشی) و اغراق

تشخیص (جان بخشی): نسبت دادن ویژگی های انسانی به غیرانسان.

اغراق: مبالغه و زیاده گویی در بیان.

  • «پهلوی این کشور» (تشخیص): کشور دارای پهلو فرض شده است.
  • «فکر حمله روس … چنبره زده بود» (تشخیص): فکر مانند موجودی زنده در حال چنبره زدن است.
  • «گرد و غبار سپاهیان، آسمان تبریز را فرا گرفته بود.» (اغراق): شدت و حجم غبار را نشان می دهد.
  • «یک جهان معنی و کشش» (اغراق): بر عمق و فراوانی معنی و جذبه تأکید دارد.
  • «آفتاب داشت تیغ می کشید.» (تشخیص): آفتاب مانند سرداری تیغ می کشد.
  • «شهر… آغوش به رسیدن پرندگان مهاجر می گشود.» (تشخیص): شهر مانند انسانی آغوش می گشاید.
  • «گنجه با واپسین رمق هایش نفس می کشید.» (تشخیص): گنجه به موجودی زنده تشبیه شده که در حال نفس کشیدن است.
  • «بادهای اواخر زمستان، ناله های واماندگان را … می برد.» (تشخیص): باد مانند موجودی ناله حمل می کند.
  • «قفقاز زخم خورده و ستم دیده، نگاه منتظر و یاری جویش را … دوخته بود.» (تشخیص): قفقاز به انسانی تشبیه شده که زخم خورده و نگاه می کند.

۴.۵. سایر آرایه های مهم

  • تضاد:
    • «بزم پدر، رزم پسر»: بزم (جشن) و رزم (جنگ) متضادند.
    • «نو و کهنه، تازگی و فرسودگی»: این کلمات در تقابل معنایی قرار دارند.
    • «خانه های تاریک و بی دریچه» در مقابل «پنجره های باز و نورگیر».
  • جناس: شباهت واژگان در حروف و اختلاف در معنی.
    • «بزم» و «رزم»: جناس ناقص اختلافی (اختلاف در یک حرف).
    • «پدر» و «پسر»: جناس ناقص اختلافی.
  • تکرار: تکرار یک کلمه یا عبارت برای تأکید.
    • تکرار واژگان «دربار»، «بزم»، «رزم».
  • واج آرایی: تکرار یک واج (حرف) یا آوا در یک عبارت برای ایجاد موسیقی کلام.
    • تکرار حرف «ز» در «بزم، رزم، پدر، پسر» و سایر بخش ها.
  • حس آمیزی: آمیختن دو یا چند حس.
    • «بوی پیشرفت»: بویایی (حس) با پیشرفت (امری انتزاعی) آمیخته شده است.
    • «پایان تلخ»: چشایی (تلخ) با پایان (امری انتزاعی) آمیخته شده است.

۴.۶. دام های رایج در تشخیص آرایه ها

دانش آموزان باید به تفاوت های ظریف بین آرایه های مشابه توجه کنند تا در دام سوالات امتحانی نیفتند:

  • تفاوت مجاز و استعاره: مجاز، به جای کل یک مفهوم، جزئی از آن یا مرتبط با آن را می آورد (مثلاً «اروپا» به جای «مردم اروپا»). استعاره بر پایه تشبیه است و یکی از ارکان تشبیه (معمولاً مشبه) حذف می شود.
  • تشخیص و استعاره مکنیه: تشخیص، نوعی از استعاره مکنیه است که در آن صفات یا اعمال انسانی به غیر انسان نسبت داده می شود. هر تشخیصی استعاره مکنیه است، اما هر استعاره مکنیه ای لزوماً تشخیص نیست (مثلاً «بار خفت» استعاره مکنیه است اما تشخیص نیست).
  • کنایه و استعاره: کنایه با بیان غیرمستقیم و بدون نیاز به تشبیه، معنی را می رساند (مثل «دست به کاری نزدن»). استعاره بر پایه تشبیه و شباهت است.

۵. نکات جامع قلمرو دستوری درس پنجم

قلمرو دستوری، بخش بنیادین دیگری از تحلیل متون فارسی است که تسلط بر آن برای کسب نمره کامل در امتحانات ضروری است. در این درس، نکات دستوری متنوعی وجود دارد که به شرح زیر مورد بررسی قرار می گیرد:

۵.۱. نکات مربوط به انواع فعل و زمان ها

افعال، هسته اصلی جمله و انتقال دهنده مفهوم زمان و حالت هستند. در متن «آغازگری تنها» انواع افعال و زمان های آن ها به کار رفته است:

  • فعل های ماضی ساده: مانند «می گذاشت»، «کرده بود»، «همراهی می کرد»، «می دانست»، «برداشته است»، «ساختند»، «راه انداختند»، «برپا کردند»، «ترتیب دادند»، «فرستادند»، «نرسیده بود»، «نتوانستند»، «برآمدند»، «درآمد». این افعال بیانگر رخدادهایی در گذشته هستند.
  • فعل ماضی بعید: «راهی کرده بود» (ماضی بعید از «کردن»)، «نرسیده بود» (ماضی بعید منفی از «رسیدن») که بر انجام کاری در گذشته دورتر از زمان روایت تأکید دارد.
  • فعل ماضی استمراری: «همراهی می کرد»، «می دانست»، «می دید»، «می خواند»، «می کشید» (آفتاب تیغ می کشید)، «می پایید»، «آماده می کرد»، «می گشود»، «نفس می کشید». این افعال عملی را در گذشته به صورت تکراری یا ممتد نشان می دهند.
  • فعل مضارع التزامی: «نمی تواند» (پیشرفت و تمدن نمی تواند یک سویه و تک بعدی باشد)، «باشد» (ایمن باشد)، «بدانند» (که بدانند)، «گردآورده باشد» (حکم و سفارش حاكمان و خان ها در این مكان گردآورده باشد). این افعال بیشتر برای بیان احتمال، آرزو، شرط و الزام به کار می روند.
  • افعال مرکب: در درس، افعال مرکبی نیز به چشم می خورد که از یک اسم یا صفت + فعل ساده تشکیل شده اند و معنای واحدی را منتقل می کنند. مثال:
    • پشت سر می گذاشت: (کنایه از عبور کردن)
    • راهی کرده بود: (فرستاده بود)
    • دست به کاری نمی زد: (اقدام نمی کرد)
    • به جان هم افتادند: (درگیر شدند)
    • برپا کردند: (ایجاد کردند)
    • ترتیب دادند: (فراهم کردند)
    • از عهده برآمدند: (توانستند انجام دهند)
    • باز کردن جا: (محبوب شدن)
    • به رو داشتن: (داشتن ظاهر)
    • چنبره زده بود: (مسلط شده بود)
    • سایه انداخته بود: (اثر گذاشته بود)
    • تیغ می کشید: (طلوع می کرد/ظاهر می شد)
    • دل می برد: (مجذوب می کرد)
    • باز شد: (گشوده شد)
    • پراکنده شدند: (پخش شدند)
    • سپر ساختند: (فداکاری کردند)
    • شمشیر می کشیدند: (جنگ می کردند)
    • به خاطر می آورد: (یادآوری می کرد)
    • به وجد می آورد: (شادمان می کرد)
    • از دست دادیم: (فقدان داشتیم/ از تملک خارج شد)
    • وا داشت: (وادار کرد)
    • سر به کار خود خواهند داشت: (مشغول کار خود خواهند بود)
    • چشمشان را می زند: (آزارشان می دهد)
  • وجوه فعل:
    • وجه اخباری (مانند می رفتند، رفته است)
    • وجه التزامی (مانند باید برود، رفته باشد)
    • وجه امری (مانند برو)

۵.۲. گروه های اسمی و وابسته

شناخت هسته و وابسته ها در گروه های اسمی برای تحلیل دقیق جملات و نقش کلمات اهمیت دارد:

  • یک جهان معنی و کشش: هسته «جهان» است و «یک» صفت مبهم (وابسته پیشین) و «معنی و کشش» مضاف الیه (وابسته پسین). «یک جهان» در اینجا به معنی «بسیار زیاد» است و «جهان» در این ساختار نقش «ممیز» را ایفا می کند (عدد/ممیز/معدود).
  • پهلوی این کشور: «پهلوی» هسته، «این» صفت اشاره، «کشور» مضاف الیه.
  • عهدنامه ننگین گلستان: هسته «عهدنامه»، «ننگین» صفت بیانی، «گلستان» مضاف الیه.
  • خانه های تاریک و بی دریچه: هسته «خانه ها»، «تاریک» و «بی دریچه» صفات بیانی.

۵.۳. نقش های دستوری کلمات در جمله

تشخیص نقش های دستوری (فاعل، مفعول، متمم، مسند، قید) برای درک ساختار جمله و ارتباط بین اجزا حیاتی است:

  • فاعل: انجام دهنده کار. (مثال: «فتحعلی شاه… راهی کرده بود.» – فتحعلی شاه فاعل)
  • مفعول: کلمه ای که فعل بر آن واقع می شود. (مثال: «دروازه های غربی تهران را … پشت سر می گذاشت.» – دروازه ها مفعول)
  • متمم: اسمی که با حرف اضافه همراه می شود. (مثال: «سوار بر اسبی» – اسبی متمم)
  • مسند: حالتی که به فاعل یا مفعول نسبت داده می شود و با فعل اسنادی (است، بود، شد، گشت، گردید) می آید. (مثال: «گنجه … بستر فوران … شده بود.» – بستر فوران مسند)
  • قید: کلمه ای که زمان، مکان، حالت، کیفیت و … را نشان می دهد. (مثال: «با هیجان و شور بسیار» – قید حالت؛ «بی باکانه» – قید حالت؛ «مخلصانه» – قید حالت؛ «شجاعانه» – قید حالت)
  • شبه جمله: کلماتی مانند «نوروز» در ابتدای جمله که نقش قیدی دارند.

۵.۴. حرف های اضافه، ربط، عطف

این حروف ارتباط بین اجزای جمله را برقرار می کنند:

  • حرف اضافه: از، در، به، با، بر، برای، از عهده، تا، روی (به معنی بر).
  • حرف ربط: که، و (هنگامی که دو جمله را به هم وصل کند)، اما، ولی، زیرا.
  • حرف عطف: و (هنگامی که دو کلمه یا عبارت هم نقش را به هم وصل کند).

۵.۵. سایر نکات دستوری

  • جمله وصفی: جمله ای که صفت کلمه قبلی را بیان می کند. (مثال: «نوجوانی میان بالا با بر و بازویی خوش تراش و رعنا، سوار بر اسبی سینه فراخ، پیشاپیش سپاه خود، دروازه های غربی تهران را با هیجان و شور بسیار به مقصد تبریز، پشت سر می گذاشت.» جمله «سوار بر اسبی سینه فراخ» وصفی برای «نوجوانی» است.)
  • جملات مستقل و وابسته: شناسایی جملات پایه و پیرو برای درک ساختار پیچیده جملات.

۶. نکات مفهومی و قلمرو فکری درس آغازگری تنها

قلمرو فکری یا معنایی، درک پیام و اندیشه های اصلی نهفته در متن است. درس «آغازگری تنها» فراتر از یک گزارش تاریخی، حامل پیام های عمیق اجتماعی و سیاسی است.

۶.۱. درونمایه اصلی و پیام درس

پیام محوری درس، لزوم بیداری از غفلت و عقب ماندگی در برابر پیشرفت های جهانی است. این درس به مخاطب می آموزد که پیروزی در نبردها صرفاً به شجاعت و دلاوری بستگی ندارد، بلکه عوامل دیگری چون دانش، سازماندهی، صنعت و تدبیر نقش اساسی تری ایفا می کنند. درونمایه های اصلی عبارتند از:

  • لزوم پیشرفت و نوگرایی: عباس میرزا و قائم مقام به این حقیقت رسیده اند که علت اصلی شکست ایران در جنگ با روسیه، نه فقدان شجاعت سربازان، بلکه عقب ماندگی ایران در صنعت و دانش روز است.
  • اهمیت آگاهی و درایت: تأکید بر اینکه جنگ بین «نو و کهنه» و «تازگی و فرسودگی» بود، نشان می دهد که درایت و بینش عمیق تر برای پیشرفت لازم است.
  • نقش رهبری در جامعه: عباس میرزا به عنوان یک رهبر روشنفکر، تلاش می کند تا با بیداری و اصلاحات، کشور را از وضعیت نابسامان خارج کند.
  • دفاع از میهن و تمامیت ارضی: جان فشانی ها و مقاومت مردم گنجه، نمادی از عشق به وطن و تلاش برای حفظ آن است.
  • خطر اختلافات داخلی و خودفروختگی: متن به صراحت به نقش خیانت ها و اختلافات داخلی در تضعیف کشور اشاره دارد.
  • اهمیت توازن قوا: از دست رفتن گرجستان، نشان دهنده برهم خوردن تعادل قدرت و چیرگی رقیب است.

۶.۲. تفسیر و تحلیل جملات کلیدی

برخی جملات در درس، بار معنایی سنگین تری دارند و درونمایه اصلی را به شکلی فشرده بیان می کنند. تفسیر این جملات برای درک عمق درس ضروری است:

  • «یک قرن بیشتر است که اختلافات و جنگ های داخلی مثل کاردی بر پهلوی این کشور نشسته است.»: این جمله به وضعیت آشفتگی و ضعف داخلی ایران در دوره قاجار اشاره دارد که به دلیل نزاع های قدرت و عدم انسجام داخلی، کشور را فرسوده و آسیب پذیر کرده بود.
  • «جنگ بین دو زمان متفاوت بود: جنگ نو و کهنه، تازگی و فرسودگی.»: این عبارت، اصلی ترین پیام درس را منتقل می کند. شکست ایران نه به دلیل ضعف ذاتی ایرانیان یا شجاعت کمتر، بلکه به دلیل عدم همگامی با پیشرفت های علمی، صنعتی و نظامی جهان (اروپا) است. روسیه نماد «نو» و ایران نماد «کهنه» در این نبرد است.
  • «صدای مهیب توپ ها و گلوله های دشمن، ما را از خواب قرن ها بیدار کرد.»: این جمله کنایه از این دارد که شکست های نظامی و تجاوزات خارجی، تلنگری برای بیداری از غفلت و نادانی طولانی مدت و توجه به لزوم تغییر و توسعه بود. «خواب» در اینجا استعاره از جهل و عقب ماندگی است.
  • «مردمی که به خانه های تاریک و بی دریچه عادت کرده اند، از پنجره های باز و نورگیر، گریزان هستند؛ آخر چشمشان را می زند و خسته شان می کند؛ لازمه حضور و مبارزه در هر جبهه، عشق و ایمان است. با این تفاوت که در جبهه بیرون، شجاعت کارسازتر است و در این یک درایت.»: این بخش به مقاومت در برابر نوگرایی و اصلاحات اشاره دارد. «خانه های تاریک و بی دریچه» نماد سنت گرایی، ناآگاهی و دوری از پیشرفت است، در حالی که «پنجره های باز و نورگیر» نماد آگاهی، دانش و ارتباط با جهان نو است. این جمله تأکید می کند که مبارزه با افکار پوسیده و جهل داخلی، دشوارتر از جنگ بیرونی است و به جای شجاعت صرف، نیاز به درایت و بینش دارد.

۶.۳. ارتباط با تاریخ و مسائل اجتماعی

متن «آغازگری تنها» در بستر تاریخی خاصی (دوره قاجار، جنگ های ایران و روس) نوشته شده و بازتاب دهنده مسائل اجتماعی آن دوران است. این درس به وضوح نشان می دهد که چگونه ضعف های داخلی، از جمله بی تدبیری، اختلافات شاهزادگان، و فقدان یک ارتش منسجم و مجهز، منجر به شکست های بزرگ و از دست دادن بخش هایی از خاک میهن شد. این متن می تواند انگیزه ای برای تأمل در تاریخ و اهمیت همگامی با تحولات جهانی باشد.

۷. چگونه برای امتحان درس پنجم آماده شویم؟ (نکات طلایی امتحانی)

آمادگی برای امتحان درس «آغازگری تنها» نیازمند یک رویکرد هدفمند است. در این بخش، به نکات کلیدی برای کسب بهترین نتیجه می پردازیم.

۷.۱. بخش های پرتکرار در سوالات امتحانی

تجربه نشان داده است که سوالات امتحانی معمولاً روی نقاط خاصی از درس تمرکز دارند. توجه به این بخش ها می تواند زمان مطالعه شما را بهینه کند:

  • معنی واژگان: کلمات دشوار و پرکاربرد که در بخش ۳.۱ به آن ها اشاره شد، معمولاً به صورت معنی کنید یا در جمله به کار ببرید می آیند.
  • آرایه های ادبی: تشخیص تشبیهات، استعاره ها (به ویژه تشخیص و استعاره مکنیه)، کنایه ها و تضادهای مهم درس بسیار رایج است. معمولاً جملات و عبارات کلیدی متن هدف سوال قرار می گیرند.
  • قلمرو دستوری:
    • تشخیص نقش های دستوری (فاعل، مفعول، متمم، مسند، قید) از جملات مشخص.
    • شناسایی انواع فعل (ماضی ساده، استمراری، بعید) و افعال مرکب.
    • تشخیص هسته و وابسته های گروه های اسمی.
  • قلمرو فکری و مفهومی:
    • درک درونمایه اصلی درس (لزوم نوگرایی، پیام جنگ نو و کهنه).
    • تفسیر جملات کلیدی و عبارت های عمیق مانند «خواب قرن ها» یا «خانه های تاریک و بی دریچه».
    • هدف و پیام سخنرانی نایب السلطنه (عباس میرزا).

۷.۲. راهنمای پاسخ دهی به سوالات

پاسخ دهی صحیح به سوالات فقط به دانستن مطلب نیست، بلکه به نحوه ارائه آن نیز بستگی دارد:

  • برای معنی کلمات: دقیق و مختصر پاسخ دهید. اگر کلمه ای چند معنی دارد و در متن به معنی خاصی به کار رفته، همان معنی را بنویسید.
  • برای آرایه های ادبی: علاوه بر نام آرایه، مثال آن را از متن ذکر کنید و در صورت نیاز، توضیح مختصری از ارتباط آرایه با مثال بنویسید (مثلاً ارکان تشبیه).
  • برای قلمرو دستوری: نقش دستوری را به وضوح مشخص کنید. در صورت نیاز، بخشی از جمله را که کلمه در آن قرار دارد، ذکر نمایید.
  • برای قلمرو فکری: پاسخ ها باید جامع و تحلیلی باشند. تنها به یک کلمه بسنده نکنید و مفهوم کلی عبارت یا جمله را شرح دهید. به خصوص در سوالات تفسیری، تحلیل عمیق تر مد نظر است.

۷.۳. نمونه سوالات تستی و تشریحی کوتاه (با پاسخ)

برای سنجش میزان آمادگی خود، می توانید به سوالات زیر پاسخ دهید:

  1. واژه «جهان» در عبارت «یک جهان معنی و کشش» چه نقش دستوری دارد؟

    پاسخ: ممیز.

  2. در عبارت «اختلافات و جنگ های داخلی مثل کاردی بر پهلوی این کشور نشسته است»، کدام آرایه های ادبی دیده می شود؟

    پاسخ: تشبیه (جنگ ها مثل کارد) و تشخیص (کشور دارای پهلو).

  3. منظور از «خواب قرن ها» در متن چیست؟

    پاسخ: غفلت، نادانی، بی خبری و عقب ماندگی تاریخی ملت ایران در برابر پیشرفت های جهانی.

  4. فعل «راهی کرده بود» از نظر زمان و ساختار، چه نوع فعلی است؟

    پاسخ: ماضی بعید و مرکب.

  5. کدام یک از آرایه های زیر در عبارت «آفتاب داشت تیغ می کشید» به کار رفته است؟

    پاسخ: تشخیص و استعاره مکنیه و کنایه (از طلوع خورشید).

  6. جمله «در ایران آن روز، دو دربار بود! دربار بزم و دربار رزم؛ بزم پدر، رزم پسر.» حاوی چه آرایه هایی است؟

    پاسخ: تضاد (بزم و رزم)، جناس ناقص اختلافی (بزم/رزم، پدر/پسر)، تکرار (دربار، بزم، رزم).

۸. نتیجه گیری: تسلط بر درس آغازگری تنها با مرور نکات

درس «آغازگری تنها» بیش از آنکه روایتی صرفاً تاریخی باشد، حاوی درس هایی عمیق برای زندگی و پیشرفت است. با تمرکز بر نکات کلیدی واژگان، آرایه های ادبی، قواعد دستوری و مهم تر از همه، پیام های فکری آن، می توانید به تسلط کاملی بر این درس دست یابید. مرور منظم این نکات، به ویژه پیش از امتحانات، به شما کمک می کند تا هم به درک جامعی از محتوای درس برسید و هم آمادگی لازم برای پاسخ گویی به انواع سوالات را کسب کنید.

استفاده از این مقاله به عنوان یک مرجع سریع و فشرده، به شما امکان می دهد تا در کمترین زمان، مهم ترین جزئیات را مرور کرده و دانش خود را تثبیت کنید. این ساختار نکته محور و دسته بندی شده، به گونه ای طراحی شده که قابلیت استفاده به صورت چاپی و فایل PDF را نیز داشته باشد تا در هر زمان و مکانی، به سادگی در دسترس شما باشد.

دکمه بازگشت به بالا