ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399
ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399، ماده 104 قانون مجازات اسلامی را اصلاح نموده و دامنه جرائم قابل گذشت را گسترش می دهد. این تغییر قانونی در راستای تقلیل مجازات های حبس و ترویج عدالت ترمیمی گامی مهم است و شرایط جدیدی را برای جرائمی چون کلاهبرداری، سرقت و برخی جرائم تعزیری دیگر مقرر می سازد.

قانون کاهش مجازات حبس تعزیری که در سال 1399 به تصویب رسید، نقطه عطفی در سیاست جنایی ایران محسوب می شود. این قانون با هدف کاهش جمعیت کیفری زندان ها، ترویج صلح و سازش، و حرکت به سمت عدالت ترمیمی، تغییرات بنیادینی در نظام مجازات های حبس تعزیری ایجاد کرد. در میان مواد پانزده گانه این قانون، ماده 11 از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ زیرا مستقیماً به اصلاح یکی از مهم ترین مواد قانون مجازات اسلامی، یعنی ماده 104، می پردازد و فهرست جرائم قابل گذشت را به شکل چشمگیری بسط می دهد. درک صحیح این ماده نه تنها برای حقوقدانان، وکلا، قضات و دانشجویان حقوق ضروری است، بلکه برای عموم شهروندانی که ممکن است به هر نحو با پرونده های کیفری مواجه شوند، از اهمیت بالایی برخوردار است.
این مقاله به تحلیل جامع و دقیق ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399 می پردازد. ابتدا به متن کامل این ماده و تبصره آن اشاره خواهد شد. سپس، جزئیات اصلاح ماده 104 قانون مجازات اسلامی، فهرست جرائم قابل گذشت جدید، شرایط خاص هر یک از این جرائم، و نحوه تقلیل مجازات های حبس تعزیری بر اساس تبصره ماده 11، به تفصیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در ادامه، آثار و پیامدهای حقوقی و اجتماعی این ماده تحلیل شده و در نهایت، به رویه های قضایی و نظریات مشورتی مرتبط پرداخته می شود تا تصویر کاملی از این تحول قانونی ارائه گردد.
متن کامل ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399 (با تبصره)
ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399، ماده 104 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/2/1 را به شرح زیر اصلاح و یک تبصره به آن الحاق می کند:
ماده 104 – علاوه بر جرائم تعزیری مندرج در کتاب دیات و فصل حدّ قَذف این قانون و جرائمی که به موجب قوانین خاص قابل گذشت می باشند، جرائم مندرج در مواد (536)، (596)، (608)، (609)، (622)، (632)، (633)، (641)، (647)، (648)، (668)، (669)، (673)، (674)، (676)، (677)، (679)، (682)، (684)، (685)، (690) (در مواردی که املاک و اراضی متعلق به اشخاص خصوصی باشد)، (692)، (693)، (694)، (697)، (698)، (699)، (700)، (716)، (717) و (744) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب 1375/3/2 و جرائم انتقال مال غیر و کلاهبرداری موضوع ماده (1) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367/9/15 مجمع تشخیص مصلحت نظام، به شرطی که مبلغ آن از نصاب مقرر در ماده (36) این قانون بیشتر نباشد و نیز کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آنها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می شود در صورت داشتن بزه دیده و سرقت موضوع مواد (656)، (657)، (661) و (665) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) مصوب 1375/3/2 به شرطی که ارزش مال مورد سرقت بیش از دویست میلیون (200.000.000) ریال نباشد و سارق فاقد سابقه مؤثر کیفری باشد و شروع و معاونت در تمام جرائم مزبور، همچنین کلیه جرائم تعزیری درجه پنج و پایین تر ارتکابی توسط افراد زیر هجده سال در صورت داشتن بزه دیده، مشمول تبصره (1) ماده (100) این قانون و ماده (12) قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392/12/4 بوده و قابل گذشت است.
تبصره: حداقل و حداکثر مجازات های حبس تعزیری درجه چهار تا درجه هشت مقرر در قانون برای جرائم قابل گذشت به نصف تقلیل می یابد.
تفسیر و تحلیل ماده 11: گامی بلند در جهت عدالت ترمیمی
ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399، اصلاحیه ای حیاتی بر ماده 104 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392) محسوب می شود. ماده 104 پیش از این اصلاح، صرفاً برخی از جرائم را قابل گذشت می دانست که عمدتاً جرائم مرتبط با دیات، حد قذف و مواردی که به موجب قوانین خاص قابل گذشت شناخته شده بودند، را شامل می شد. با این حال، محدودیت های این ماده، مانع از ایفای نقش مؤثر بزه دیده در بسیاری از جرائم با جنبه خصوصی غالب می شد. هدف اصلی از این اصلاح، کاهش بار دستگاه قضایی، ترویج فرهنگ صلح و سازش، و در نهایت، کاستن از تعداد زندانیان و مجازات های حبس تعزیری بود.
اصلاح ماده 104 قانون مجازات اسلامی
پیشینه ماده 104 نشان می دهد که همواره دغدغه قانون گذار، تفکیک جرائم قابل گذشت و غیرقابل گذشت بوده است. جرائم قابل گذشت، آن دسته از جرائمی هستند که تعقیب، رسیدگی و اجرای مجازات آن ها منوط به شکایت شاکی خصوصی و با گذشت وی، متوقف می شود. این دسته از جرائم عمدتاً ماهیت خصوصی تر داشته و ضرر اصلی متوجه یک فرد یا گروه خاص است، نه تمامیت جامعه. اصلاحات ماده 11، دقیقاً در راستای گسترش همین دامنه انجام شده است. اهداف اصلی قانونگذار از این اصلاحات عبارتند از:
- کاهش جمعیت کیفری: بسیاری از جرائم، به دلیل جنبه عمومی ضعیف و ماهیت خصوصی، منجر به ورود افراد به زندان می شدند. افزایش جرائم قابل گذشت، راهی برای جلوگیری از این امر باز می کند.
- تشویق به صلح و سازش: با تبدیل برخی جرائم به قابل گذشت، بزه دیده قدرت بیشتری در تعیین سرنوشت پرونده پیدا می کند و این امر می تواند او را به سمت صلح و سازش با بزهکار سوق دهد. این رویکرد به تقویت عدالت ترمیمی کمک می کند.
- افزایش کارایی دستگاه قضایی: کاهش ورودی پرونده ها و حل و فصل آن ها از طریق سازش، می تواند به کاهش بار کاری دادگاه ها و افزایش سرعت رسیدگی به پرونده های مهم تر منجر شود.
فهرست جامع جرائم تعزیری قابل گذشت جدید
ماده 11 با دقت فراوان، فهرستی از مواد قانونی کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده) را معرفی می کند که از این پس، در صورت تحقق شرایط مندرج در این ماده، قابل گذشت محسوب می شوند. این مواد شامل طیف وسیعی از جرائم می گردند که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- جرائم علیه اشخاص (مانند اهانت، تهدید، ایراد ضرب و جرح غیرعمدی):
- ماده (608) توهین به افراد
- ماده (609) توهین به مقامات
- ماده (641) ایجاد مزاحمت تلفنی
- ماده (668) اجبار و اکراه به امضای سند
- ماده (669) تهدید
- جرائم علیه اموال و مالکیت (مانند تخریب، خیانت در امانت، کلاهبرداری، سرقت):
- ماده (536) جعل اسناد و استفاده از اسناد مجعول
- ماده (596) سوء استفاده از ضعف نفس افراد
- ماده (632) ترک انفاق (در شرایط خاص)
- ماده (633) عدم تسلیم طفل به صاحب حق
- ماده (673) سوء استفاده از سفید امضاء
- ماده (674) خیانت در امانت
- ماده (676) آتش زدن و تخریب
- ماده (677) تخریب عمدی اموال
- ماده (679) از بین بردن اموال دیگری
- ماده (682) اختفای مال مسروقه
- ماده (684) تصرف عدوانی اموال منقول
- ماده (685) ممانعت از حق
- ماده (690) تصرف عدوانی اموال غیرمنقول (در مواردی که املاک و اراضی متعلق به اشخاص خصوصی باشد)
- ماده (692) ورود به عنف به منزل دیگری
- ماده (693) تکرار جرم ورود به عنف
- ماده (694) مزاحمت و ممانعت از حق در اماکن خصوصی
- ماده (697) افترا
- ماده (698) نشر اکاذیب
- ماده (699) جعل عنوان
- ماده (700) افترا عملی
- ماده (716) اخلال در نظام رایانه ای
- ماده (717) سرقت اطلاعات رایانه ای
- ماده (744) هتک حیثیت از طریق سامانه های رایانه ای و مخابراتی
- ارزش مال مورد سرقت بیش از دویست میلیون (200.000.000) ریال نباشد: این شرط، سرقت های خرد و با ارزش مالی پایین را در بر می گیرد و سرقت های با مقادیر بالا همچنان غیرقابل گذشت باقی می مانند.
- سارق فاقد سابقه مؤثر کیفری باشد: این شرط به پیشینه مجرمانه سارق بازمی گردد. سابقه مؤثر کیفری به معنای سابقه محکومیت قطعی کیفری است که در سامانه قضایی ثبت شده و بر اساس قانون، آثار حقوقی خاصی دارد. این امر نشان دهنده رویکرد قانون گذار به تفکیک بزهکاران حرفه ای و سارقان خرد بدون سابقه است.
جزئیات مربوط به جرائم خاص
ماده 11 شرایط خاصی را برای برخی از جرائم پرکاربرد در نظر گرفته است که درک آن ها برای تشخیص قابلیت گذشت بودن جرم ضروری است:
انتقال مال غیر و کلاهبرداری
جرائم انتقال مال غیر و کلاهبرداری موضوع ماده (1) قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری، به شرطی قابل گذشت محسوب می شوند که مبلغ آن از نصاب مقرر در ماده (36) قانون مجازات اسلامی بیشتر نباشد. ماده 36 قانون مجازات اسلامی در مورد مجازات های مالی و نصاب آن ها صحبت می کند. نصاب فعلی ماده 36 قانون مجازات اسلامی در زمان تصویب این قانون ۲۰۰ میلیون ریال بوده است. این شرط بدان معناست که تنها کلاهبرداری ها و انتقال مال غیر با مقادیر کم، مشمول این قاعده قرار می گیرند. کلیه جرائم در حکم کلاهبرداری و جرائمی که مجازات کلاهبرداری درباره آن ها مقرر شده یا طبق قانون کلاهبرداری محسوب می شود نیز در صورت داشتن بزه دیده و رعایت نصاب مذکور، قابل گذشت خواهند بود.
جرائم در حکم کلاهبرداری
جرائم در حکم کلاهبرداری، به مجموعه اعمال مجرمانه ای اطلاق می شود که اگرچه از نظر عناصر تشکیل دهنده، عین کلاهبرداری نیستند، اما قانونگذار مجازات کلاهبرداری را برای آن ها پیش بینی کرده است. مصادیق این جرائم متعدد بوده و در قوانین مختلف پراکنده شده اند. این دسته نیز مشمول قاعده قابل گذشت شدن با رعایت نصاب و داشتن بزه دیده می گردند.
سرقت
جرائم سرقت موضوع مواد (656)، (657)، (661) و (665) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده)، با دو شرط اساسی قابل گذشت محسوب می شوند:
جرائم ارتکابی توسط افراد زیر هجده سال
تمامی جرائم تعزیری درجه پنج و پایین تر که توسط افراد زیر هجده سال ارتکاب می یابند، در صورتی که دارای بزه دیده باشند، قابل گذشت محسوب می شوند. این بند، توجه ویژه ای به جنبه اصلاحی و تربیتی در مورد اطفال و نوجوانان بزهکار دارد و تلاش می کند تا با دادن فرصت صلح و سازش، از ورود آن ها به چرخه رسمی دادرسی کیفری و پیامدهای آن جلوگیری کند.
شروع و معاونت در جرائم فوق
نکته حائز اهمیت این است که قاعده قابل گذشت بودن، به شروع به جرم و معاونت در تمامی جرائم فوق الذکر نیز تسری می یابد. این موضوع دامنه شمول ماده 11 را بیش از پیش گسترش می دهد و نشان دهنده رویکرد جامع قانون گذار در اعمال این تغییرات است.
تقلیل مجازات حبس تعزیری (تبصره ماده 11)
تبصره ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری، یکی از مهم ترین بخش های این قانون است که مستقیماً بر میزان مجازات ها تأثیر می گذارد. بر اساس این تبصره، «حداقل و حداکثر مجازات های حبس تعزیری درجه چهار تا درجه هشت مقرر در قانون برای جرائم قابل گذشت به نصف تقلیل می یابد.»
این تبصره به وضوح بیانگر رویکرد تقلیل گرایانه قانون گذار در قبال جرائم با قابلیت گذشت است. در نظام درجه بندی مجازات های تعزیری که در ماده 19 قانون مجازات اسلامی آمده، حبس های تعزیری از درجه یک (شدیدترین) تا درجه هشت (خفیف ترین) دسته بندی می شوند. این تبصره مجازات های درجه چهار و پایین تر (یعنی چهار، پنج، شش، هفت و هشت) را هدف قرار داده است.
برای روشن تر شدن این موضوع، مثالی را بررسی می کنیم:
اگر مجازات قانونی جرمی، مثلاً «3 تا 10 سال حبس» (حبس درجه چهار) باشد و آن جرم اکنون بر اساس ماده 11 قابل گذشت شناخته شود، حداقل و حداکثر مجازات آن به نصف تقلیل می یابد. بنابراین، مجازات جدید از «1.5 سال تا 5 سال حبس» خواهد بود. این کاهش قابل توجه در مجازات، نه تنها به نفع متهم است، بلکه به دستگاه قضایی نیز امکان انعطاف پذیری بیشتری در صدور احکام و تشویق به سازش می دهد.
جدول تقلیل مجازات حبس تعزیری بر اساس تبصره ماده 11:
درجه حبس تعزیری | حداقل و حداکثر مجازات پیش از اصلاح | حداقل و حداکثر مجازات پس از اصلاح (برای جرائم قابل گذشت) |
---|---|---|
درجه چهار | بیش از 5 تا 10 سال حبس | بیش از 2.5 تا 5 سال حبس |
درجه پنج | بیش از 2 تا 5 سال حبس | بیش از 1 تا 2.5 سال حبس |
درجه شش | بیش از 6 ماه تا 2 سال حبس | بیش از 3 ماه تا 1 سال حبس |
درجه هفت | 3 ماه تا 6 ماه حبس | 1.5 ماه تا 3 ماه حبس |
درجه هشت | تا 3 ماه حبس | تا 1.5 ماه حبس |
این تقلیل مجازات ها، مستقیماً به کاهش تعداد زندانیان و بهبود وضعیت آن ها کمک می کند و رویکردی انسانی تر و اصلاحی تر را در قبال بزهکاران دنبال می کند.
آثار و پیامدهای حقوقی و اجتماعی ماده 11
تصویب ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری پیامدهای گسترده ای در ابعاد حقوقی و اجتماعی کشور به دنبال داشته است. این تغییر قانونی، بیش از صرف یک اصلاحیه، یک تغییر پارادایم در مواجهه با جرائم خرد و با جنبه خصوصی غالب به شمار می رود.
کاهش چشمگیر ورودی پرونده ها به دستگاه قضایی
یکی از مهم ترین و مستقیم ترین آثار این ماده، کاهش بار کاری دادگاه ها و دادسراهاست. با افزایش دامنه جرائم قابل گذشت، بسیاری از پرونده ها می توانند با صلح و سازش میان طرفین و بدون نیاز به طی فرآیند طولانی دادرسی، مختومه شوند. این امر به دادگاه ها فرصت می دهد تا منابع خود را بر پرونده های مهم تر و جرائم سازمان یافته متمرکز کنند، که در نهایت به افزایش کارایی و کاهش اطاله دادرسی منجر می شود.
تشویق به صلح و سازش و عدالت ترمیمی
ماده 11، نقش بزه دیده را در فرآیند دادرسی پررنگ تر می کند. با اعطای حق گذشت به شاکی خصوصی در جرائم بیشتر، او از جایگاه یک ناظر منفعل خارج شده و به عنصری فعال در حل و فصل اختلاف تبدیل می شود. این رویکرد، فلسفه عدالت ترمیمی را تقویت می کند که به جای صرفاً تنبیه مجرم، بر جبران خسارت بزه دیده و بازگرداندن روابط اجتماعی به حالت عادی تأکید دارد. سازش، نه تنها به نفع بزه دیده (از طریق جبران خسارت سریع تر) و بزهکار (از طریق کاهش مجازات)، بلکه به نفع جامعه نیز هست، زیرا از تشدید خصومت ها جلوگیری می کند.
کاهش جمعیت کیفری زندان ها
با تقلیل مجازات های حبس تعزیری درجه چهار تا هشت به نصف و همچنین افزایش جرائم قابل گذشت، بسیاری از افراد که پیش از این به حبس محکوم می شدند، یا اصلاً به زندان نمی روند یا مدت حبس آن ها به طور قابل توجهی کاهش می یابد. این موضوع به کاهش فشارهای مالی و لجستیکی بر سازمان زندان ها کمک کرده و از سوی دیگر، از آسیب های اجتماعی و خانوادگی ناشی از حبس افراد جلوگیری می کند. کاهش جمعیت کیفری، زمینه را برای بهبود وضعیت زندان ها و برنامه های اصلاح و تربیت فراهم می سازد.
تغییر در رویکرد قضات و دادسراها
اجرای ماده 11، نیازمند تغییر در نگرش و رویکرد قضات و دادسراهاست. آنان باید با حساسیت بیشتری به جنبه های خصوصی جرم و امکان صلح و سازش توجه کنند. این تغییر رویکرد، مستلزم آموزش های مستمر و به روزرسانی دانش حقوقی است تا اجرای صحیح قانون و دستیابی به اهداف آن تضمین شود. تمرکز بر میانجی گری و حل اختلافات خارج از دادگاه می تواند به عنوان یک اولویت جدید در دستور کار قرار گیرد.
تاثیر بر سابقه کیفری و عواقب اجتماعی
بسیاری از جرائم خرد، اگرچه از نظر شدت پایین هستند، اما می توانستند منجر به ثبت سابقه کیفری برای فرد شوند. با افزایش قابل گذشت بودن این جرائم، امکان عدم ثبت سابقه یا پاک شدن آن در صورت گذشت شاکی، فراهم می شود. این امر به بهبود فرصت های بازگشت بزهکاران به جامعه، اشتغال و ادغام مجدد آن ها در زندگی عادی کمک شایانی می کند. جامعه نیز از کاهش انگ مجرمانه و فراهم شدن زمینه برای اصلاح و بازپروری افراد، بهره مند خواهد شد.
این آثار در مجموع نشان می دهند که ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری، بیش از یک بند قانونی، یک راهبرد کلان در نظام قضایی کشور است که با هدف متعادل سازی عدالت کیفری، کاهش پیامدهای منفی حبس و تقویت مکانیزم های صلح آمیز حل اختلاف طراحی شده است.
رویه های قضایی و نظریات مشورتی مرتبط
هرچند ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399 نسبتاً جدید است، اما در طول زمان اجرای آن، چالش ها و ابهاماتی در تفسیر و اجرای آن بروز کرده است. دستگاه قضایی برای تضمین یکنواختی رویه و رفع این ابهامات، از طریق صدور آرای وحدت رویه، آرای اصراری و نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه، به تبیین دقیق تر مفاد این ماده پرداخته است.
یکی از مهم ترین ابهامات اولیه، عطف به ماسبق شدن این قانون بود. در حقوق کیفری، اصل بر «عطف به ماسبق نشدن» قوانین است، مگر اینکه قانون جدید به نفع متهم باشد. از آنجا که قانون کاهش مجازات حبس تعزیری اصولاً به نفع متهم است (چه از جهت کاهش مجازات و چه از جهت قابل گذشت شدن جرائم)، این قانون شامل جرائمی که پیش از تصویب آن ارتکاب یافته اند نیز می شود، مشروط بر اینکه حکم قطعی صادر نشده باشد یا در مرحله اجرای مجازات باشد و قانون جدید خفیف تر باشد. این موضوع در نظریات مشورتی و آرای برخی شعب دیوان عالی کشور مورد تاکید قرار گرفته است.
در خصوص جرائم خاصی مانند سرقت، تفسیر دقیق «سابقه مؤثر کیفری» و «نصاب ارزش مال مسروقه» از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اداره حقوقی قوه قضائیه در پاسخ به استعلامات مکرر، ملاک ها و معیارهای مشخصی برای این مفاهیم ارائه کرده است. به عنوان مثال، سابقه مؤثر کیفری به محکومیت های قطعی اشاره دارد که در برگ سجل کیفری فرد ثبت شده و هنوز آثار قانونی آن زایل نشده است.
همچنین، در مورد جرائم در حکم کلاهبرداری و لزوم «داشتن بزه دیده»، رویه های قضایی تأکید کرده اند که در صورت نبود شاکی خصوصی یا گذشت وی، تعقیب و محاکمه این جرائم با موانع جدی روبرو خواهد شد. این موضوع نشان دهنده اهمیت نقش بزه دیده در این دسته از جرائم است.
از سوی دیگر، مسائلی چون نحوه محاسبه دقیق تقلیل مجازات درجات چهار تا هشت حبس تعزیری و اعمال آن در موارد تعدد جرم نیز از جمله نکاتی است که در رویه های قضایی به آن پرداخته شده است. در اغلب موارد، دادگاه ها مکلف هستند که حداقل و حداکثر مجازات های مقرر را به نصف کاهش داده و سپس با توجه به سایر شرایط قانونی، حکم مقتضی را صادر نمایند.
توصیه می شود: حقوقدانان، وکلا و دست اندرکاران قضایی همواره آخرین آرای وحدت رویه صادره از دیوان عالی کشور و نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه را دنبال کنند. این منابع رسمی، راهنمای عمل موثقی برای تفسیر و اجرای صحیح ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری خواهند بود و به رفع ابهامات احتمالی کمک شایانی می کنند. آگاهی از این رویه ها برای ارائه مشاوره های حقوقی دقیق و دفاع موثر در پرونده های قضایی نیز حیاتی است.
نتیجه گیری
ماده 11 قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب 1399، بدون شک یکی از برجسته ترین و مترقی ترین اصلاحات در قوانین کیفری ایران در سالیان اخیر است. این ماده با بسط چشمگیر دامنه جرائم قابل گذشت و همچنین تقلیل مجازات های حبس تعزیری درجه چهار تا هشت، اهدافی چون کاهش جمعیت کیفری، ترویج صلح و سازش، و حرکت به سمت عدالت ترمیمی را دنبال می کند. این رویکرد، نه تنها بار سنگینی را از دوش دستگاه قضایی برمی دارد، بلکه به بزه دیدگان امکان مشارکت فعال تر در روند دادرسی و به بزهکاران فرصتی برای اصلاح و بازگشت به جامعه می دهد.
تحلیل دقیق این ماده نشان می دهد که قانونگذار با در نظر گرفتن جزئیات و شروطی خاص برای جرائمی نظیر کلاهبرداری، سرقت و جرائم ارتکابی توسط افراد زیر هجده سال، تلاش کرده است تا میان اهداف کاهش مجازات و حفظ نظم عمومی، تعادلی منطقی برقرار کند. تبصره این ماده نیز با کاهش مجازات های حبس تا نصف، گامی عملی در جهت انسانی تر کردن نظام کیفری برداشته است.
آگاهی از مفاد ماده 11 و تبعات حقوقی آن برای تمامی فعالان حوزه حقوق، اعم از وکلا، قضات، کارآموزان و دانشجویان، و همچنین برای عموم مردم که ممکن است به نوعی با این قوانین مواجه شوند، از اهمیت بالایی برخوردار است. درک صحیح این تغییرات می تواند به اتخاذ تصمیمات حقوقی صحیح، پیشگیری از مشکلات قضایی و استفاده بهینه از ظرفیت های قانونی جدید کمک کند. در موارد پیچیده و خاص، همواره توصیه می شود برای دریافت مشاوره دقیق و تخصصی با متخصصین حقوقی مشورت گردد تا از حقوق افراد به بهترین نحو دفاع شود و از مزایای این قانون بهره برداری کامل صورت گیرد.
این تحول قانونی، چشم اندازی روشن تر برای تحقق عدالت و اصلاح مجرمان در ایران فراهم آورده و امید است با اجرای صحیح و فراگیر آن، شاهد اثربخشی بیشتر نظام عدالت کیفری باشیم.