مادر قتلهای جدید در تهران

وکیل

مادر قتلهای جدید در تهران

پرونده های قتل مادران در تهران طی ماه های اخیر به یک دغدغه اجتماعی تبدیل شده، چرا که بازتاب دهنده بحران های پنهان خانوادگی و پیامدهای خشونت در جامعه هستند.

شهر تهران، پایتخت ایران، در ماه های اخیر شاهد افزایش نگران کننده پرونده های قتل با محوریت مادران بوده است. این حوادث دلخراش که اغلب ریشه های عمیق در معضلات اجتماعی، اقتصادی و روانی دارند، نه تنها آرامش عمومی را خدشه دار می کنند، بلکه لزوم تحلیل و بررسی جامع علل و عوامل زمینه ساز آن ها را بیش از پیش آشکار می سازند. این جنایات، از قتل های خانگی با انگیزه های مالی و فشارهای روانی گرفته تا سرقت های مسلحانه با پیامدهای مرگبار، ابعاد مختلفی از آسیب پذیری جامعه و پیچیدگی های ارتکاب جرم را به نمایش می گذارند. پرداختن به این موضوعات از منظر تخصصی، با هدف افزایش آگاهی عمومی، ریشه یابی معضلات و ارائه راهکارهای پیشگیرانه، از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این مقاله، به تحلیل و بررسی سه پرونده برجسته و تکان دهنده مادر قتلهای جدید در تهران که در افکار عمومی بازتاب وسیعی داشته اند، می پردازیم. این موارد شامل قتل مادر و دختر در برج های چیتگر، فاجعه مرتضی گرد و جنایت میدان حر هستند. هدف، واکاوی جزئیات، انگیزه ها، شیوه های ارتکاب جرم و وضعیت کنونی پرونده ها با رویکردی تحلیلی و مستند است تا ضمن اطلاع رسانی دقیق، به درک عمیق تر از این پدیده های شوم و لزوم مداخله جدی تر در جهت حفظ امنیت و سلامت روانی جامعه کمک شود.

ابعاد پنهان خشونت خانگی: تحلیل قتل مادر و دختر در برج های چیتگر

عصر چهارم مردادماه سال جاری، گزارشی تکان دهنده از وقوع یک جنایت خانوادگی در یکی از برج های مسکونی لوکس منطقه چیتگر تهران، به مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ اعلام شد. این حادثه که منجر به فوت دلخراش یک مادر جوان و دختر ۱۳ ساله اش شد، به سرعت توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد و ابعاد پنهان خشونت خانگی با انگیزه های مالی و روانی را آشکار ساخت.

جزئیات کشف و روند اولیه تحقیقات

با اعلام خبر، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ به محل حادثه اعزام شدند. در بررسی های اولیه، اجساد مادر و دختر نوجوان در حالی کشف شد که هر دو بر اثر شلیک گلوله به سر جان باخته بودند. نکته حائز اهمیت این بود که پدر خانواده خود به پلیس اطلاع رسانی کرده بود. اظهارات اولیه همسر مقتول، مبنی بر ترک خانه برای رفتن به بانک و بازگشت به صحنه دلخراش قتل، در مراحل ابتدایی تحقیقات مطرح شد. اما با ادامه بررسی های کارآگاهان و مشاهده تناقضات آشکار در گفته های او، ظن پلیس به سمت وی جلب شد و بلافاصله بازداشت گردید.

انتقال اجساد به پزشکی قانونی برای تعیین دقیق علت و زمان فوت، گام بعدی در روند تحقیقات بود. با بازداشت پدر خانواده، پرونده وارد مرحله ای حساس شد که به اعترافات تکان دهنده متهم انجامید. این پرونده نمونه ای بارز از پدیده جنایت خانوادگی تهران است که ریشه های پیچیده ای دارد.

اعترافات و انگیزه های قاتل: فشار اقتصادی و پنهان کاری

متهم، صبح روز بعد از بازداشت، سکوت خود را شکست و به قتل همسر و دخترش اعتراف کرد. روایت او از حادثه، ابعاد غم انگیز و پیچیده ای از فشارهای روانی و اقتصادی را نمایان ساخت. وی فاش کرد که چندین سال بیکاری خود را از همسرش پنهان کرده بود. این پنهان کاری، زمانی که همسرش از بیکاری او مطلع شد، منجر به مشاجرات شدید و مداوم بین آن ها شده بود. از دست دادن بخش زیادی از سرمایه، فشار روحی او را دوچندان کرده و شرایط را برای یک فاجعه آماده کرده بود.

نقطه اوج بحران، اخطار صاحبخانه برای تخلیه منزل بود. هنگامی که همسرش از این موضوع مطلع شد، درگیری های لفظی به اوج خود رسید و تا روز حادثه ادامه یافت. متهم در اعترافات خود تشریح کرد که در روز جنایت، بار دیگر بر سر همین مسائل با همسرش مشاجره کردند. در اوج درگیری، همسرش به سمت گاوصندوق رفت تا اسلحه ای را که قبلاً خریداری شده بود، بردارد. متهم نیز به سرعت به سمت او حرکت کرد تا اسلحه را از دستش بگیرد. در حین این کشمکش، ناگهان گلوله ای شلیک شد و به سر همسرش اصابت کرد.

«در حین کشمکش، ناگهان یک گلوله شلیک شد و به سر همسرم اصابت کرد. دخترم که روی مبل نشسته و صحنه را دیده بود، شروع به جیغ و داد کرد. در حالی که به شدت ترسیده و آشفته شده بودم، کنترل خودم را از دست دادم و با همان اسلحه به سمت دخترم شلیک کردم و او هم جانش را از دست داد.»

این بخش از اعترافات نشان دهنده لحظه ای از فروپاشی روانی است که در آن، وحشت از فاش شدن جنایت و از بین بردن شاهد، منجر به یک عمل جنایتکارانه دیگر شد. پس از ارتکاب این دو قتل مادر و دختر در تهران، متهم تلاش کرد صحنه سازی کند. او با خودروی شخصی به جاده بهشت زهرا رفت، اسلحه را زیر خاک پنهان کرد و سپس طلاهای همسرش را برداشته و در انباری مخفی نمود. در نهایت، با بازگشت به خانه و گزارش دروغین، سعی در گمراه کردن پلیس داشت. این اقدامات پس از جنایت، حاکی از برنامه ریزی برای پنهان کاری و فرار از مجازات است.

پرونده با صدور قرار بازداشت موقت برای متهم، به منظور روشن شدن زوایای پنهان و انجام تحقیقات تکمیلی، در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. این مورد به وضوح نشان می دهد که چگونه فشارهای اقتصادی و روانی می تواند منجر به فجایع خانگی شود، و اهمیت توجه به انگیزه قتل های خانوادگی را برجسته می کند.

رازگشایی از فاجعه مرتضی گرد: ابهامات پیرامون قتل مادر و سه کودک

در یکی دیگر از پرونده های تلخ قتل های اخیر در تهران، منطقه ی مرتضی گرد شاهد کشف اجساد یک مادر و سه فرزند خردسالش بود که پس از گذشت حدود ۱۰ روز از زمان فوت، به دلیل بوی تعفن شدید، توسط همسایگان و سپس پلیس کشف شد. این حادثه ابهامات و سوالات متعددی را در خصوص پرونده های قتل تهران و عوامل پشت پرده آن ایجاد کرده است.

جزئیات کشف اجساد و نشانه های اولیه

ساعت ۵ عصر روزی که بوی تعفن غیرقابل تحمل از خانه ای در منطقه مرتضی گرد به مشام می رسید، پای پلیس را به آنجا باز کرد. ماموران پس از هماهنگی های قضایی و ورود به منزل، با صحنه ای دلخراش مواجه شدند: جسد سه کودک ۵، ۳ و ۲ ساله در هال خانه و جسد مادر ۲۵ ساله در اتاق خواب. کارشناسان پزشکی قانونی که در محل حاضر شدند، زمان تقریبی فوت را حدود ۱۰ روز قبل تخمین زدند، که این تاخیر در کشف، چالش های زیادی را در روند تحقیقات ایجاد کرده است.

بررسی های اولیه نشان داد که زن جوان بر اثر ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. اما اجساد سه کودک، که شامل دو پسر و یک دختر بودند، به دلیل فساد نعشی، وضعیت متفاوتی داشتند و احتمال خفگی به عنوان عامل اصلی مرگ آن ها مطرح شد. عدم وجود هرگونه نشانه از ورود اجباری به منزل، مانند شکستگی در و پنجره، فرضیه آشنا بودن عامل یا عاملان جنایت با قربانیان را تقویت کرد. این موضوع یکی از جنبه های کلیدی در تحقیقات پرونده های قتل تهران محسوب می شود، زیرا محدوده مظنونین را به افراد نزدیک به خانواده محدود می کند.

زمینه خانوادگی و ابهامات پیش رو

تحقیقات میدانی اطلاعاتی درباره زمینه خانوادگی قربانیان ارائه داد. زن ۲۵ ساله، همسر دوم پیرمردی افغانستانی بوده که در زمان حادثه در ولایت خود به سر می برده است. این زن جوان به همراه سه فرزندش در یک خانه استیجاری زندگی می کردند. این وضعیت خانوادگی، ابعاد اجتماعی و فرهنگی جدیدی به پرونده اضافه می کند و لزوم بررسی دقیق تر روابط و احتمالات موجود را مطرح می سازد. از جمله این احتمالات می توان به درگیری های شخصی، انتقام جویی، یا حتی وقوع سرقت با پیامدهای مرگبار اشاره کرد.

با توجه به عدم حضور همسر در محل و مدت زمان طولانی تا کشف اجساد، پیچیدگی های پرونده دوچندان می شود. کارآگاهان پلیس آگاهی تهران در حال حاضر با چالش های بسیاری روبرو هستند، از جمله شناسایی دقیق زمان وقوع قتل ها، بازسازی صحنه جرم، و جمع آوری سرنخ هایی که ممکن است در طول زمان از بین رفته باشند. اجساد به پزشکی قانونی منتقل شده اند تا با آزمایشات دقیق تر، علت اصلی مرگ و هرگونه شواهد مرتبط با قاتل شناسایی شود. این فاجعه نمونه ای از قتل های جدید مادران در تهران است که نیازمند پیگیری جدی و همه جانبه از سوی مراجع قضایی و انتظامی است تا ابهامات موجود رفع و عدالت اجرا شود.

سرقت خونین و انگیزه پنهان: قتل مادر و مادربزرگ در میدان حر

روز چهارم تیرماه، یکی دیگر از اخبار حوادث پایتخت، شهر تهران را لرزاند. در یکی از محله های مرکز شهر (میدان حر)، جنایتی دلخراش رخ داد که در آن دو زن، غزاله ۳۹ ساله و مادرش لیلا ۶۰ ساله، به طرز فجیعی به قتل رسیدند. این حادثه نه تنها به دلیل قساوت در ارتکاب جرم، بلکه به خاطر انگیزه احتمالی سرقت مقدار قابل توجهی طلا و نقش افراد آشنا در آن، ابعاد پیچیده ای یافت.

روایت دختر مقتول و جزئیات کشف اجساد

مبینا، دختر ۱۸ ساله غزاله، در گفتگو با خبرنگاران، جزئیات تلخ و تکان دهنده ای از روز حادثه و وقایع پیش از آن را روایت کرد. او توضیح داد که در پی آغاز تنش های منطقه ای، مادر و مادربزرگش تصمیم گرفته بودند طلاهای خود را از بانک خارج کرده و در منزل نگهداری کنند. غزاله که به تازگی از همسرش جدا شده و مجدداً ازدواج کرده بود، در آن زمان به دلیل شرایط خاص در خانه مادرش (مادربزرگ مبینا) زندگی می کرد.

آخرین تماس مبینا با مادرش در روز چهارم تیرماه، ساعت ۱۳:۲۵، برقرار شد. آن ها برای دیداری در روز پنجشنبه جهت فروش و تعویض طلاها برنامه ریزی کرده بودند. اما صبح روز پنجشنبه، با تماس تلفنی پدر مبینا، ماجرا آغاز شد. دخترخاله غزاله خبر داده بود که شب قبل به خانه آن ها دعوت شده، اما هیچ تماسی از سوی آن ها پاسخ داده نشده است. نگرانی ها شدت گرفت و مبینا به همراه پدرش به خانه مادربزرگ رفتند، اما کسی در را باز نکرد.

پس از تماس با دایی و مشخص شدن بی خبری همسر جدید غزاله، دوباره به خانه مادربزرگ بازگشتند. در همین حین، همسایه طبقه سوم که با غزاله صمیمی بود، متوجه باز بودن در خانه شد. با ورود او به منزل، صحنه ای دلخراش از خانه غرق در خون و اجساد مادر و مادربزرگ بر روی زمین آشکار شد. پرونده های قتل تهران اغلب با جزئیات تکان دهنده ای همراه هستند، اما این مورد به دلیل انگیزه سرقت و خشونت به کار رفته، از برجستگی خاصی برخوردار بود.

انگیزه سرقت و ابهامات در نحوه قتل

پس از حضور پلیس و باز شدن در خانه با کمک آتش نشانی، تیم جنایی وارد عمل شد. بررسی های اولیه نشان داد که مادربزرگ (لیلا) با ضربات چاقو به گردن و مادر (غزاله) با ضربات متعدد چاقو در قفسه سینه به قتل رسیده اند. به نظر می رسید که غزاله تلاش هایی برای مقاومت در برابر قاتل داشته، اما در نهایت تسلیم مرگ شده است. نکته حائز اهمیت در صحنه جرم، دست نخورده بودن خانه و عدم وجود آلت قتاله (چاقوی خون آلود) بود. این موضوع نشان می داد که قاتلان پس از ارتکاب جرم، چاقو را با خود برده اند.

اما مهمترین سرنخ، خالی شدن کیف طلاهای غزاله بود. این طلاها، شامل چند شمش و مقداری طلای آب شده، ارزشی حدود ۳ میلیارد تومان داشتند. این مسئله، فرضیه سرقت طلا و قتل را به عنوان انگیزه اصلی مطرح کرد. مبینا تاکید کرد که فرد یا افرادی که وارد خانه شده اند، دقیقاً می دانسته اند طلاها کجا نگهداری می شوند. این موضوع، بار دیگر نقش احتمالی افراد آشنا و نزدیک به خانواده را در این جنایت خانوادگی تهران برجسته می کند.

طبق نظریه پزشکی قانونی، علت تامه فوت هر دو قربانی، وارد آمدن ضرباتی با شیء تیز (چاقو) عنوان شده است. تا زمان تهیه این گزارش، دو نفر از افراد نزدیک به مقتولین بازداشت شده اند، اما هنوز هیچ کدام اعتراف نکرده اند و هویت قاتل اصلی نامشخص است. خانواده قربانیان بر پیگیری جدی پلیس آگاهی تهران و دستگاه قضا تاکید دارند تا هر چه زودتر حقیقت آشکار و عدالت برقرار شود. این پرونده نیز مانند سایر قتل های جدید مادران در تهران، بازتاب دهنده ضرورت افزایش آگاهی و توجه به امنیت در محیط های خانگی است.

الگوهای مشترک و ریشه های جامعه شناختی در پرونده های اخیر قتل مادران

تحلیل سه پرونده ی ذکر شده از مادر قتلهای جدید در تهران، اگرچه هر کدام دارای ویژگی ها و جزئیات منحصر به فردی هستند، اما الگوهای مشترک و ریشه های عمیق جامعه شناختی را نیز به نمایش می گذارند. درک این الگوها برای ارائه راهکارهای پیشگیری و افزایش امنیت اجتماعی ضروری است.

۱. خشونت خانگی و فشارهای روانی-اقتصادی

پرونده چیتگر نمونه بارزی از تاثیر فشارهای اقتصادی و پنهان کاری بر سلامت روان و در نهایت بروز خشونت خانگی است. بیکاری طولانی مدت، از دست دادن سرمایه، و درگیری های مداوم بر سر مسائل مالی، می توانند به فروپاشی روانی منجر شده و زمینه ساز اعمال خشونت آمیز گردند. در چنین شرایطی، زنان و کودکان به عنوان آسیب پذیرترین اعضای خانواده، در معرض بیشترین خطر قرار می گیرند. این پدیده، همسرکشی در تهران را به عنوان یک معضل جدی که نیازمند توجه به سلامت روان جامعه است، برجسته می سازد.

۲. انگیزه های مالی و سرقت با پیامدهای مرگبار

قتل های میدان حر، به وضوح نشان می دهد که انگیزه های مالی و سرقت، می تواند به فجیع ترین جنایات منجر شود. نکته قابل تامل در این پرونده، آشنا بودن قاتلان با قربانیان و محل نگهداری اموال باارزش است. این موضوع، زنگ خطر را در خصوص اعتماد بیش از حد به افراد نزدیک و لزوم حفظ حریم خصوصی مالی به صدا در می آورد. سرقت طلا و قتل، یک ترکیب مرگبار است که در آن طمع و قساوت به هم می آمیزند و جان انسان ها را می گیرند. این مورد، اهمیت هوشیاری در خصوص امنیت دارایی های شخصی، حتی در تعامل با افراد آشنا را گوشزد می کند.

جدول زیر، خلاصه ای از الگوهای مشترک و ویژگی های هر پرونده را برای درک بهتر ارائه می دهد:

پرونده محل وقوع قربانیان انگیزه اصلی وضعیت کنونی
چیتگر برج های چیتگر مادر و دختر ۱۳ ساله فشار اقتصادی، پنهان کاری، خشونت خانگی متهم (پدر) بازداشت و در اختیار آگاهی
مرتضی گرد منطقه مرتضی گرد مادر ۲۵ ساله و سه کودک (۵، ۳ و ۲ ساله) نامشخص (ابهام در آشنایی قاتل) تحقیقات ادامه دارد، اجساد در پزشکی قانونی
میدان حر محله مرکزی تهران مادر ۳۹ ساله و مادربزرگ ۶۰ ساله سرقت شمش و طلای آب شده (حدود ۳ میلیارد تومان) ۲ نفر از نزدیکان بازداشت، عدم اعتراف

۳. نقش افراد آشنا و خیانت در امانت

در هر سه پرونده، یا به طور مستقیم (چیتگر) یا به صورت فرضیه قوی (مرتضی گرد و میدان حر)، نقش افراد آشنا در ارتکاب جرم دیده می شود. این مسئله نشان دهنده یک آسیب پذیری جدی در روابط اجتماعی و خانوادگی است که اعتماد را به خیانت تبدیل می کند. پدیده جنایت خانوادگی تهران، اغلب از همین دایره های نزدیک آغاز می شود و پیچیدگی تحقیقات را دوچندان می کند، چرا که مظنونین اولیه غالباً همان کسانی هستند که در ابتدا برای کمک یا اطلاع رسانی حاضر می شوند.

۴. چالش های تحقیقات جنایی و اهمیت پزشکی قانونی

پرونده مرتضی گرد با تاخیر در کشف اجساد، اهمیت پزشکی قانونی و دانش متخصصین آن را در بازسازی صحنه جرم و جمع آوری شواهد حتی پس از گذشت زمان طولانی، برجسته می سازد. در تمام این پرونده ها، دقت پلیس آگاهی تهران در جمع آوری شواهد، بازجویی های تخصصی و تحلیل اطلاعات، نقش حیاتی در کشف حقیقت و شناسایی مجرمین دارد.

راهکارهای پیشگیری و لزوم نگاهی عمیق تر به سلامت جامعه

برای مقابله با پدیده ی مادر قتلهای جدید در تهران و کاهش وقوع جنایاتی از این دست، رویکردی چندوجهی و جامع ضروری است. این راهکارها باید نه تنها بر واکنش های پس از جرم، بلکه بر پیشگیری از بروز آن ها و پرداختن به ریشه های عمیق تر آسیب های اجتماعی متمرکز باشند.

۱. تقویت ساختارهای حمایتی اجتماعی

جامعه نیازمند تقویت ساختارهای حمایتی برای خانواده ها، به ویژه آن هایی که با فشارهای اقتصادی و روانی دست و پنجه نرم می کنند، است. مراکز مشاوره خانواده، نهادهای حمایتی از زنان و کودکان قربانی خشونت خانگی، و برنامه های توانمندسازی اقتصادی می توانند نقش مهمی در کاهش ریسک بروز چنین فجایعی ایفا کنند. اطلاع رسانی گسترده درباره این خدمات و دسترسی آسان به آن ها، به افراد نیازمند کمک می کند تا قبل از رسیدن به نقطه بحران، یاری دریافت کنند.

۲. افزایش آگاهی عمومی و سواد سلامت روان

آگاهی بخشی درباره علائم هشداردهنده خشونت خانگی، فشارهای روانی ناشی از بیکاری و مشکلات مالی، و همچنین تشویق به جستجوی کمک های حرفه ای در زمینه سلامت روان، می تواند نقش مهمی در پیشگیری ایفا کند. جامعه باید بداند که مشکلات روانی، همانند بیماری های جسمی، نیاز به تشخیص و درمان دارند و پنهان کاری آن ها می تواند منجر به عواقب فاجعه باری شود. کمپین های عمومی و آموزش های هدفمند در مدارس و رسانه ها می توانند به سلامت روانی جامعه کمک شایانی کنند.

۳. پیگیری قاطع و سریع پرونده های جنایی

نقش پلیس آگاهی تهران و دستگاه قضا در پیگیری قاطعانه و سریع پرونده های قتل تهران، بسیار حیاتی است. اجرای عدالت و مجازات متناسب با جرم، نه تنها حق قربانیان و خانواده هایشان را احقاق می کند، بلکه به عنوان عاملی بازدارنده برای سایر مجرمین عمل کرده و حس امنیت را در جامعه تقویت می نماید. شفافیت در اطلاع رسانی (البته با رعایت حریم خصوصی و موازین قانونی) نیز می تواند به افزایش اعتماد عمومی و کاهش شایعات کمک کند.

۴. آموزش مهارت های زندگی و حل تعارض

بسیاری از خشونت های خانگی و جرایم ناشی از درگیری های شخصی، ریشه در فقدان مهارت های حل تعارض و کنترل خشم دارند. آموزش این مهارت ها از سنین پایین و در سطوح مختلف جامعه، می تواند به افراد کمک کند تا در مواجهه با مشکلات و اختلافات، به جای توسل به خشونت، از راه حل های مسالمت آمیز و سازنده استفاده کنند. این امر به ویژه در کاهش انگیزه قتل های خانوادگی اهمیت دارد.

۵. همکاری های بین بخشی

مقابله با قتل های جدید مادران در تهران نیازمند همکاری تنگاتنگ بین قوای انتظامی و قضایی، سازمان های مردم نهاد، روانشناسان، جامعه شناسان و رسانه ها است. هر یک از این بخش ها با ارائه دیدگاه ها و خدمات تخصصی خود، می توانند به صورت مکمل در جهت ریشه یابی و کاهش این پدیده شوم گام بردارند. بررسی جامع تر پدیده هایی مانند قتل مادر و دختر در تهران، یا قتل مرتضی گرد، نیازمند این نگاه کلان و چندبعدی است.

نتیجه گیری

پدیده ی مادر قتلهای جدید در تهران، چالش های پیچیده ای را در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و روانی جامعه بازتاب می دهد. پرونده های چیتگر، مرتضی گرد و میدان حر، هر یک به سهم خود، ابعاد مختلفی از خشونت خانگی، فشارهای مالی و انگیزه سرقت را به نمایش گذاشتند که به فجایع انسانی ختم شده اند.

تحلیل این پرونده ها نشان می دهد که ریشه های این جنایات، اغلب در بطن معضلاتی چون بیکاری پنهانی، فشارهای اقتصادی طاقت فرسا، مشکلات خانوادگی، فقدان مهارت های حل تعارض و در برخی موارد، طمع و خیانت افراد نزدیک نهفته است. نقش افراد آشنا در وقوع بسیاری از این جرایم، به ویژه در موارد سرقت طلا و قتل، یک زنگ خطر جدی برای جامعه محسوب می شود و اعتماد را در لایه های مختلف اجتماعی به چالش می کشد.

برای مقابله با این پدیده شوم، رویکردی جامع و مبتنی بر همکاری های بین بخشی ضروری است. تقویت سیستم های حمایتی و مشاوره ای، افزایش آگاهی عمومی در زمینه سلامت روانی جامعه، آموزش مهارت های زندگی و حل تعارض، و پیگیری قاطع و سریع پرونده های قتل تهران توسط پلیس آگاهی تهران و دستگاه قضا، از جمله راهکارهای اساسی برای پیشگیری و کاهش وقوع چنین جنایاتی محسوب می شوند. بازگرداندن آرامش و امنیت به جامعه، مستلزم نگاهی عمیق تر به ریشه های آسیب های اجتماعی و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه موثر است تا شاهد تکرار این فجایع نباشیم و به سمت جامعه ای امن تر و سالم تر گام برداریم.

دکمه بازگشت به بالا