با این حال ، از دیدگاه رفتاری ، وی یک رویه سیاسی به نام “ترانپیسم” را وارد سیستم بین المللی کرد. این ویژگی های زیر را دارد:
1. اصرار بر یک جانبه گرایی – ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ تلاش کرد برتری آمریکا را در صحنه بین الملل حفظ کند و نظمی مبتنی بر یک جانبه گرایی ایجاد کند. این رویکرد زمانی دنبال شد که اکثر کشورهای جهان به حفظ حاکمیت ملی علاقه مند بودند و سیستم چند قطبی یکجانبه را اتخاذ نکردند. کشورها طرفدار تعامل و همکاری با جهان ، پرهیز از جنگ و خشونت بودند ، و سیاست جنگی و تهاجمی ایالات متحده در زمینه ناآرامی های جهانی را برای تأمین منافع خود محکوم کردند. شعار مبارزات انتخاباتی ترامپ رنگ و بوی “بازیابی عظمت از دست رفته آمریکا” را داشت و ترامپ با تحقیر سایر ملتها و حتی متحدان کاخ سفید برتری آمریكا را بدست خواهد آورد. ساخته شد
2. جنجال بین الملل-ترامپ قانون و نظم بین المللی را مانع اصلی در بازگرداندن عظمت آمریکا می داند و ترامپ محدودیت های اعمال شده توسط ایالات متحده توسط قوانین بین المللی را دور زده است. در زمان ترامپ ، ایالات متحده به راحتی از توافقنامه پاریس خارج شد و مبارزه با کاهش گازهای گلخانه ای و گرم شدن کره زمین را به سخره گرفت. ترامپ با معاهدات بین المللی که اولویت منافع ایالات متحده را ندارند مخالفت کرد. وی از گروه فرهنگی یونسکو جدا شد ، با شش کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد خداحافظی کرد و از توافق هسته ای با ایران (برجام) خارج شد. وی قطعنامه سازمان ملل را نادیده گرفت و سفارت آمریکا را به سود اسرائیل به اورشلیم منتقل کرد. ترامپ یک طرفه اعتراف کرد که جولان ارتفاعات به اسرائیل تعلق دارد و پیشنهاد یک معامله صد ساله برای کرانه باختری را برای ادغام با اسرائیل ارائه داد. او به هر طریقی به ویژه به گروههای تکوفیلی مانند داعش و در نهایت قهرمانان پاک مبارزه با تروریسم ، سرداران شهید ، کاظم سلیمانی و شهدای مداح مهندس ، به تروریسم کمک کرد. من دستان آلوده به خونم را آلوده کردم. .. ترامپیسم با نادیده گرفتن تمام معیارهای بین المللی به نفع ایالات متحده ، نه تنها متحدان استراتژیک خود را از دست داد ، بلکه انزوای کاخ سفید را نیز تسریع کرد.
3. اختلال در تجارت جهانی – ترامپیسم با پیگیری در مورد از دست دادن اعتبار م institutionsسسات تجاری بین المللی و حتی جهانی و وضع تعرفه های یک جانبه ، ایده رونق تجارت آزاد را اشتباه گرفت. نقش تجارت آزاد در شکل گیری هژمونی آمریکا غیرقابل انکار بود و از نقاط قوت دولت ایالات متحده محسوب می شد. با این حال ، دولت ترامپ جنگ اقتصادی گسترده ای را با نقض قانون تجارت آزاد با کشورهایی مانند چین و متحدان اروپایی آن آغاز کرده است. در عرصه اقتصادی ، ترامپیسم با حمایت از سیاست اقتصادی حامی آمریکا با قانون تجارت آزاد مخالفت کرد و ترامپ قانون تجارت آزاد را “پیوند” خواند. در همین حال ، نخبگان اقتصادی ایالات متحده تناقض در حفظ قدرت هژمونیک خود را با پایبند نبودن به تعهد عملی در تجارت آزاد تشخیص می دهند و متحد سابق ایالات متحده در سیستم سرمایه داری جهانی ایالات متحده است. تلاش برای مهار یا شکست هژمونی اقتصادی.
معامله با رسانه ها ، ترامپ ، به نظر او ، سعی در غلبه بر برتری غول اطلاعاتی ایالات متحده داشت. ترامپیسم همچنین موضوع بی تفاوتی را مطرح کرد و حتی با رسانه های بزرگی مانند CNN و BBC خصوصاً رسانه هایی که بر افکار عمومی آمریکا و بسیاری از جهان تسلط دارند ، درگیری ایجاد کرد. ترامپ رسانه های با نفوذ را تبعید کرد و مدام آنها را در طول چهار سال قدرت جعلی خواند. فاکس نیوز بدون توجه به رسانه های رقیب ، تنها سازمانی طرفدار پیروزی بود که درگیر “ترانفیسم” بود.
صادرات ترامپیسم – ممکن است ترامپ این سیاست را دنبال نکرده باشد ، اما ویژگی های اساسی ترامپیسم خیلی زود به غرب و حتی آسیا سرایت کرد. نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو اولین مشتری ترامپ بود و سعی داشت برای منافع خود با استانداردهای بین المللی در کنار آمریکا مقابله کند. هنگامی که یونسکو روز بعد از فلسطین آن را نامید ، دولت صهیونیستی از این سازمان خارج شد و ترامپ برای حمایت از اسرائیل یونسکو را ترک کرد. بوریس جانسون نیز پس از به دست گرفتن قدرت در انگلیس ، از ترامپ تقلید کرد و با سیاست انحصار در داخل و خارج از کشور به نوعی ترامپیسم روی آورد. مخالفت با مشارکت در اتحادیه اروپا و نادیده گرفتن مقررات کنونی اتحادیه اروپا از رویکرد جانسون ناشی می شود. بن سلمان ، شاهزاده جوان و نابالغ عربستان سعودی خیلی زود در دام پیروزی افتاد. شکار شده توسط ترامپ به عنوان یک گاو شیری ، سعی کرد از رئیس جمهور ایالات متحده تقلید کرده و راز را فاش کند. ترور و قطع ارتباط عدنان کشکچی در سرکنسولگری عربستان در استانبول آغاز “بی قانونی” عربستان بود و استانداردهای بین المللی جرم را نادیده گرفت. حمله به یمن ، کشتار مردم و کودکان بی گناه و نابودی همسایگان سنتی وی یکی دیگر از اقدامات بن سلمان در راه ترامپ شدن در جامعه عرب بود. بن سلمان سرکوب دشمنان در عربستان سعودی را برای جلب توجه جامعه جهانی تقویت کرد ، قوانین و مقررات بین المللی را نادیده گرفت ، هیئت نمایندگی ایران را مختل کرد و در اجلاس فوق العاده OIC شرکت کرد. .. در واقع او به راه رئیس جمهور آمریكا كه از اهرم ویزا برای جلوگیری از حضور وزیر خارجه ایران در نیویورك استفاده كرد ، ادامه داد. شاهزاده سعودی می خواست خود را به عنوان یک ترامپ در منطقه غرب آسیا معرفی کند ، بنابراین با نتانیاهو همکاری کرد تا زمینه ارتباط بین اشغال اورشلیم و اعراب سرکش را فراهم کند.
با این حال ، همانطور که زندگی ترامپ کوتاه بود ، زندگی ترامپ نیز طولانی نیست. ترامپ نه تنها با دفاع از یک جانبه گرایی ، مبارزه با هنجارهای بین المللی ، اخلال در اقتصاد جهانی و مقابله با رسانه ها ، نتوانست برتری آمریکایی ها را بدست آورد ، بلکه نه تنها نتوانست برتری آمریکایی ها ، بلکه سیاست های آمریکا را نیز بدست آورد. همچنین ساختار و دموکراسی آزاد را آشکار کرد.
رفتارهای تبعیض آمیز نژادی ترامپ ، به ویژه پس از ترور جورج فلوید ، نشان داد که اعتراضات آمریکا دیگر علیه کارگزاران و مقامات دولتی نبود ، بلکه مورد حمله و اعتراض مردم قرار گرفت. آیا ساختار سیاسی آمریکا بود. افشاگری های نامتعارف کاندیداهای جمهوری خواه و دموکرات در جریان کارزار انتخاباتی ، موضوع تقلب در انتخابات و سرانجام اشغال کنگره توسط مردم آخرین ناخن های تابوت لیبرال دموکراسی و محصول ظهور ترامپ و ترامپیسم است. انجام داد
امروز ، مقلدان ترامپ در حال رسیدن به سرنوشت او هستند. نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری در آستانه سقوط است و خواهان رای گیری در چهارمین انتخابات اسرائیل طی دو سال است. برنامه های کلان برای این قرن کنترل نشده و مطابق انتظار عملی نمی شوند. محور مقاومت نیز برای کوتاه کردن عمر دولت صهیونیستی و تحقق آرمان آزادی قدس مقدس و فلسطین بیش از گذشته آماده شده است.
بن سلمان صدها میلیارد دلار برای او سرمایه گذاری کرده است و در حالی که ترامپ دستاوردی نکرده است در تعقیب است. شکست عربستان در ممنوعیت قطر ، شکست انزوای ریاض در ایران و محور مقاومت و رویارویی حاکمان سعودی با نفرت جهانی از حمله به یمن و کشته شدن کشکاچی ، همه این پیروزی های عربستان سعودی است. شکست را نشان می دهد. در انگلیس ، بن جانسون نیز سعی کرد از ترامپ در میانه راه جلوگیری کند ، اما موفق نشد زیرا نمی توانست با سیاست های سیاسی و اقتصادی در اروپا پیش برود و نمی توانست تاج را مهار کند. بود.
ترامپیسم یک ایده شکست خورده است. این پدیده زمانی ظاهر شد که دنیا از یک جانبه گرایی خداحافظی کرد و همکاری و همکاری بین ملت ها به تدریج جای دیکتاتوری جهانی قدرت های بزرگ را گرفت. کسانی که می خواهند از طریق قلدری و دیکتاتوری جهانی با به قدرت رسیدن ترامپ ، هژمونی آمریکا را بازگردانند ، باید از واکنش های دندان شکن دریافت کنند. در واقع ، اگر بایدن و دیگر روسای جمهور آینده آمریکا بخواهند مانند ترامپ رفتار کنند ، با واکنش های جدی جامعه جهانی روبرو می شوند.
ترامپ یک ایدئولوژی سیاسی نبود و اقدامات او ترامپیسم را به نوعی دولت تبدیل نکرد. جامعه بین الملل ترامپیسم را قبول ندارند ، همانطور که آمریکایی ها ترامپ را قبول نکردند. ترامپ از بین رفته است ، ترامپیسم از بین رفته است و سیستم بین المللی در راستای مقابله با یک جانبه گرایی و تأکید بر همکاری چند جانبه حرکت می کند.