همچنین تنش آبی منجر به مهاجرتهای گسترده درون سرزمینی میشود؛ اینها اخباری هستند که درست است تنها در یک روز منتشر شده و حکایت از وضعیت بحرانی در محیط زیست کشور دارد، اما ریشه در بحرانی عظیمتر و فراختر دارد که از مسیر نادیده انگاشتن اهمیت محیط زیست در سالهای طولانی مسئولیت مدیران متنوع به بار نشسته است.
در تمام این سالها کویی برخی مسئولان ضرورت نوسازی و به روزرسانی سیستم آبیاری کشاورزی را درک نکردند تا مهمترین حجم هدررفت آب در ایران به زمینهای کشاورزی اختصاص پیدا کند و از سوی دیگر زمینههای خالی کردن سفرههای آب زیرزمینی را فراهم کردند تا از این سو زمینههای فرونشست و سایر بحرانهای زیست محیطی مهیاتر شود و تالابها و دریاچهها ما جملگی خشک و مامنی برای بروز گرد و خاک و ریزگرد شوند.
این گزارش از این یک روز محیط زیست ایران میتوان به عنوان الگویی برای نشان دادن یک بحران با ریشههای قوی، بودجههای کم و بی توجهی مسئولان باشد.
کشاورزی در ایران باید اصلاح شود
رئیس گروه آبزمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور با بیان اینکه ایران مرکزی با فرونشست روبهرو است، تاکید کرده که اگر الگوی مصرف کشاورزی، اصلاح و حفر چاههای عمیق ممنوع نشود، کشور با تنش آبی، فرونشست و تخلیه آبخوانها روبهرو خواهد شد که میتواند منجر به مهاجرتهای گسترده درون سرزمینی شود. ایمان انتظامسلطانی در گفت وگویی که با مجله آنلاین داشته، توضیح داده که وقتی در دشتی آبهای زیرزمینی از بین برود، دیگر امکان سکونت خصوصا در بخشهای خشک و بدون رودخانههای دائمی برای انسانها فراهم نیست و کمکم مهاجرت شکل میگیرد و باید گفت بسیاری از بخشهای ایران مرکزی براثر تغذیه نشدن آبخوانها و فرونشست، پتانسیل مخازن آبهای زیر زمینی خود را بهنحو قابلتوجهی از دست دادهاند.
به گفته او در سرزمین خشکی مثل ایران که از قدیم ایرانیان به زندگی با شرایط کمآبی عادت داشتهاند، آب مساله حیاتی است و بسیاری از دشتهای ایران مثل دشت قزوین برای کشاورزی بیش از ۹۰ درصد به آبهای زیرزمینی وابسته هستند.
رئیس گروه آبزمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور، تاکید کرده که اولویت کشاورزی باید در مناطقی باشد که منابع آب سطحی را مانند شمال و خوزستان دارا هستند که آن نیز باید با بالا بردن بازدهی آب در کشاورزی همراه باشد.
او با بیان اینکه نمیتوان برای کشاورزی در بلندمدت به منابع آب زیرزمینی وابسته باشیم، به این نکته مهم اشاره کرده که کشاورزی باید بر اساس الگوی کشت و در دسترس بودن آب اصلاح شود و در ایران برای تولید هر کیلوگرم محصولات کشاورزی، تقریبا بیش از دو برابر کشورهای دیگر آب برداشت میکنیم. انتظامسلطانی با اشاره به اینکه فرونشست گسترده در ایران بین سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۹ شکل گرفت، تصریح کرده است که ما کم و بیش تاثیرات فرونشست روی ساختمانها را میبینیم و شکافها در برخی زیرساختها همچون راهآهن و جاده، عمر مفید آنها را کاسته است.
اما بر خلاف عقیده عمومی این امر خطر اصلی برای کشور نیست، خطر اساسی این است که آبخوانها بخشی از ظرفیت مخازن خود را از دست بدهند و تراکم حاصل از فرونشست امکان تغذیه بخشهای عمیقتر آبخوان را مختل کند که اگر همین روند در برخی مناطق ایران مرکزی مثل اصفهان، شیراز، کرمان و یزد ادامه پیدا کند، شاهد وضعیت اسفباری در آینده برای وضعیت جمعیتی خواهیم بود.
رئیس گروه آبزمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه ایران از قدیم کشور خشکی بوده و چرا قناتها در ایران ابداع شدند و توسعه پیدا کردند؟ خاطرنشان کرد: برای اینکه ایرانیها میدانستند کمبود آب دارند و به وسیله قناتها، آب را از قسمتهای کوهستانی به وسط دشت میآوردند، اما متاسفانه حالا به پمپها و چاهها وابسته شدیم و راهحل راحت عمیقتر کردن چاهها را برای رسیدن به آب انتخاب کردهایم.
به گفته انتظامسلطانی برای جلوگیری از تخلیه آبخوانها باید عمق چاههایی که حفر میشود، بر اساس وضعیت آبخوان مشخص باشد و اجازه حفر چاه عمیقتر داده نشود، از سویی حتی لایروبی و احیای قناتها هم اقدام خوبی است، اما پاسخگوی نیاز آبی که به وجود آمده، نخواهد بود و در درجه اول باید این نیاز آبی بیش از توان آبی کشور کنترل شود.
به عقیده رئیس گروه آبزمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور یکی از راهکارهای مقابله با تنش آبی این است که به همان اندازه آبی که داریم، مصرف کنیم و وزارت نیرو میداند چقدر آب وارد هر دشتی میشود و اگر از این آب تجدیدپذیر بین ۴۰ تا ۶۰ درصد استفاده شود، وارد تنش آبی نمیشویم و این در حالی است که در ایران از ۸۰ تا ۹۰ درصد و شاید بیشتر از این منابع برداشت میکنیم.
این کارشناس، مخاطرات فرونشست را به دو دسته خطراتی که برای آبخوانها به وجود میآورد و آسیبهایی در سطح زمین، تقسیم کرده و گفته: وقتی که بخشهای بالایی دشت متراکم میشود، جایی برای ذخیره آب در ریزه دانهها نمیماند و بدین ترتیب اجازه نمیدهد آب از بالا، قسمتهای عمیقتر آبخوان را تغذیه کند؛ پس آبخوان به طور جدی صدمه میبیند و دیگر برداشت آب معنی ندارد، بلکه تخلیه آبخوان در بخشهای عمیقتر صورت میگیرد.
او به نقل از سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور، ادامه داده: در واقع بعد از مدتی که آب از قسمتهای عمیق آبخوان برداشته شود، چون قسمتهای بالایی در اثر فرونشست متراکم شدهاند، نمیتوانند آبی از خودشان عبور دهند و قسمتهای عمیق را تغذیه کنند، بدین ترتیب آبخوان در بخش عمیقتر تخلیه و موجب میشود برخی از آبخوانها قدرت بازسازی خود را از دست بدهند.
رئیس گروه آبزمینشناسی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور با بیان اینکه مخاطره دیگر این است که فرونشست با برخی از ساختارهای زمینشناسی بر روی هم تاثیر میگذارند، تصریح کرده که وجود گسل، مرز کوه و دشت، نوع خاک، تغییر ضخامت خاک که در این مناطق ما فرونشست نامتقارن خواهیم داشت و در این صورت آسیبهای ساختمانی و شکافها خود را نمایان میکنند.
انتظامسلطانی با تاکید بر اینکه این آسیبها بر روی ساختمانها و شریانهای حیاتی مثل خطوط راهآهن، جادهها و … هم تاثیر میگذارند، افزوده: بیشتر مسؤولان نیز در رابطه با این خسارات حساس هستند، در حالی که آسیبی که به آبخوانها وارد میشود، شاید اهمیت بیشتری در درازمدت برای کشور دارد.
۷۰ درصد تالابهای کشور دچار خشکیدگی دائمی یا فصلی شدهاند
یک متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی با اشاره به به روز نبودن آمارها، تصریح کرده که اکنون میتوان گفت که ۷۰ درصد تالابهای کشور ظرفیت تبدیل شدن به کانونهای گرد و غبار را دارند.
علی ارواحی به ایرنا گفته: الان بیشتر تالابهایی که در فلات مرکزی کشور واقع شده اند به اضافه تالابهای ساحلی شمال کشور، بعضا یا با خشکیدگی دائم یا خشکیدگی فصلی یا مقطعی روبرو هستند که این شرایط شاید تا ۷۰ درصد تالابهای کشور را شامل شود و آنها را مستعد تبدیل شدن به کانونهای گرد و غبار میکند، از این رو میتوان گفت که وسعت تالابهای کانون گرد و غبار میتواند به مراتب بیشتر از ۴۳ درصد اعلام شده باشد، یعنی اگر مطالعه به روز رسانی شود قطعا این عدد بیشتر خواهد بود.
متخصص مدیریت زیستبومهای تالابی تاکید کرده است که مجموعه این نکات نشان میدهد که اگر مطالعه به روز رسانی شود به نظر میرسد وسعت تالابهایی که استعداد انتشار گرد و غبار را دارند قطعا بیش از این مقدار خواهد بود و با در نظر گرفتن اینکه وسعت تالابها هم افزایش یافته است، به دنبال آن کانونهای گرد و غباری هم بیشتر شده است.
او درباره چگونگی افزایش وسعت تالابهای کشور توضیح داده: در راستای دستورالعمل اجرایی برنامه حفاظت و احیای تالابهای کشور که در هیات دولت مصوب شد، فهرست تالابهای کشور ضمیمه آن شده است این فهرست به طور مداوم تکمیل میشود یعنی به مرور تالابهایی به این فهرست اضافه میشود مثلا تالابهای جدیدی که سازمان محیط زیست شناسایی کند به آن فهرست اضافه میکند در نتیجه زمانی که مطالعه انجام شد یعنی سالهای ۹۸ و ۹۹ تمام وسعت تالابهای کشور حدود ۳ میلیون هکتار بود، اما اکنون بیش از ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار وسعت تالابها است و علاوه بر آن شدت خشکسالی و تبخیر نیز بیشتر شده است.
در سالهای اخیر بحث گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی در ایران بالا گرفته؛ رخدادی که در اثر افزایش تولید گازهای گلخانهای به وقوع پیوسته تا حدی که تمامی کشورهای جهان را تحت تاثیر قرار داده. مسئولان ما عمدتا و در همین سالها بحرانهای محیط زیستی را به همین گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی نسبت میدهند با اینکه ما سال هاست درگیر این اتفاقات بوده ایم و حالا داریم نتایج همه کوتاهیها در حوزه محیط زیست را میبینیم. ذکر این نکته هم لازم است که کشورهایی که زیرساختهای زیست محیطی مناسبی داشته اند، هرچند انها هم درگیر تغییرات اقلیمی شده اند امابه شدت ما با یحرانهای زیست محیطی مواجه نشده اند.