ورود شخص ثالث به پرونده

وکیل

ورود شخص ثالث به پرونده

تصور کنید یک دعوای حقوقی مهم در جریان است و ناگهان در اواسط رسیدگی، فردی وارد صحنه می شود و ادعا می کند که نتیجه این پرونده می تواند بر حقوق و منافع او تأثیر مستقیم بگذارد. در چنین شرایطی، نظام حقوقی ایران راهکار «ورود شخص ثالث به پرونده» را پیش بینی کرده است تا حق این شخص نیز در فرایند دادرسی مورد توجه قرار گیرد و از تضییع حقوق احتمالی او جلوگیری شود.

مفهوم ورود شخص ثالث به پرونده یکی از ابزارهای مهم و کارآمد در دادرسی مدنی است که به افراد غیر از طرفین اصلی دعوا، این امکان را می دهد تا به منظور حفظ حقوق و منافع خود یا حمایت از یکی از طرفین، وارد یک دعوای در حال جریان شوند. درک صحیح این سازوکار حقوقی، نه تنها برای وکلا و حقوق دانان، بلکه برای هر فردی که ممکن است به نوعی درگیر یک پرونده حقوقی شود، از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این مقاله، به صورت جامع و تخصصی به بررسی ابعاد مختلف ورود شخص ثالث به پرونده می پردازیم. از تعریف دقیق و مبانی قانونی آن گرفته تا انواع، شرایط، مراحل عملی تقدیم دادخواست، نحوه رسیدگی در مراجع قضایی گوناگون و تمایز آن با سایر مفاهیم مشابه حقوقی مانند جلب ثالث و اعتراض ثالث. هدف این است که با ارائه اطلاعات دقیق و کاربردی، به شما در فهم کامل این مفهوم پیچیده حقوقی یاری رسانیم تا در صورت لزوم، بتوانید تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ نمایید و حقوق خود را به بهترین شکل ممکن پیگیری کنید.

ورود شخص ثالث به پرونده چیست؟ (تعریف و مبانی قانونی)

در نظام دادرسی، اصل بر این است که یک دعوا بین دو طرف اصلی، یعنی خواهان و خوانده، مطرح و رسیدگی می شود. اما گاهی اوقات، منافع و حقوق شخص سومی نیز با نتایج این دعوا گره می خورد. در چنین مواردی، قانون گذار سازوکار ورود شخص ثالث را پیش بینی کرده تا این افراد بتوانند حقوق خود را در همان پرونده اصلی پیگیری کنند و نیازی به طرح دعوای مجدد و موازی نباشد.

تعریف ساده و کاربردی ورود ثالث

ورود ثالث به معنای پیوستن یک فرد یا نهاد (که تا پیش از آن جزو طرفین اصلی دعوا نبوده است) به یک پرونده حقوقی در حال رسیدگی است. این شخص با اراده و ابتکار خود به دعوا وارد می شود، زیرا معتقد است که نتیجه رأی صادره در دعوای اصلی می تواند به طور مستقیم بر حقوق یا منافع او تأثیر بگذارد. هدف از این ورود، دفاع از منافع خودش یا حمایت از یکی از طرفین دعوا برای حفظ حقوق خود است.

مبانی قانونی: ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی

مبنای قانونی اصلی ورود شخص ثالث به پرونده در حقوق ایران، ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی (ق.آ.د.م) است که مقرر می دارد:

«هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلاً حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی نفع بداند، می تواند تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است، وارد دعوا گردد، چه اینکه رسیدگی در مرحله بدوی باشد یا در مرحله تجدیدنظر. در این صورت نامبرده باید دادخواست خود را به دادگاهی که دعوا در آنجا مطرح است تقدیم و در آن منظور خود را به طور صریح اعلان نماید.»

این ماده به وضوح شرایط اساسی ورود ثالث را بیان می کند: وجود یک شخص ثالث، ذی نفع بودن او (چه مستقلاً و چه به تبع یکی از طرفین)، جریان داشتن دادرسی اصلی و تقدیم دادخواست به مرجع صالح. این ماده تضمین کننده این اصل است که هیچ فردی نباید از حق دفاع از منافع خود در یک دادرسی محروم شود.

تمایز کلیدی: تفاوت ورود ثالث با جلب ثالث و اعتراض ثالث

برای درک کامل مفهوم ورود شخص ثالث، لازم است آن را از دو مفهوم مشابه اما متمایز جلب ثالث و اعتراض ثالث تفکیک کنیم. هر سه این مفاهیم به نوعی با اشخاص ثالث سروکار دارند، اما از نظر مبنا، هدف و نحوه ورود به پرونده تفاوت های اساسی دارند.

  • ورود ثالث: همان طور که بیان شد، در این حالت شخص ثالث با اراده و ابتکار خود، به دلیل داشتن نفع در موضوع دعوا یا محق شدن یکی از طرفین، وارد دعوای اصلی می شود.

    مثال: فرض کنید دعوایی بین الف و ب بر سر مالکیت یک قطعه زمین در جریان است. ج که ادعا می کند مالک واقعی زمین است، می تواند با تقدیم دادخواست ورود ثالث، به این دعوا بپیوندد تا از حق مالکیت خود دفاع کند.

  • جلب ثالث: در این نوع دخالت، یکی از طرفین دعوای اصلی (خواهان یا خوانده)، شخص سومی را به دلایلی خاص (مثلاً برای تضامن یا جبران خسارت) به دعوا وارد می کند. هدف از جلب ثالث، گسترش دایره طرفین دعوا و تضمین اجرای رأی در آینده است.

    مثال: الف علیه ب به دلیل عدم پرداخت بدهی شکایت می کند. ب ادعا می کند که ج ضامن او بوده و باید در پرداخت بدهی شریک باشد. در این صورت، ب می تواند با تقدیم دادخواست جلب ثالث، ج را وارد دعوا کند.

  • اعتراض ثالث: این سازوکار حقوقی زمانی مطرح می شود که رأیی از دادگاه صادر شده باشد و این رأی به حقوق شخص ثالثی که در دادرسی اصلی طرف نبوده، لطمه وارد کرده باشد. شخص ثالث با تقدیم دادخواست اعتراض، خواهان ابطال یا اصلاح رأی نسبت به حقوق خود می شود.

    مثال: دادگاه در یک دعوای ملکی بین الف و ب، حکم به مالکیت الف می دهد. ج که پیش از این سند رسمی مالکیت همان ملک را به نام خود داشته و از دادرسی بی خبر بوده، می تواند به این رأی اعتراض ثالث کند.

جدول مقایسه ای زیر تفاوت های اصلی این سه مفهوم را به وضوح نشان می دهد:

ویژگی ورود ثالث جلب ثالث اعتراض ثالث
مبتکر ورود خود شخص ثالث یکی از طرفین دعوای اصلی خود شخص ثالث (پس از صدور رأی)
زمان ورود تا قبل از ختم دادرسی (بدوی و تجدیدنظر) همراه با دادخواست اصلی یا دفاعیه پس از صدور رأی و قطعیت آن
هدف دفاع از حقوق خود یا حمایت از یکی از طرفین گسترش دایره طرفین، تضامن، جبران خسارت ابطال یا اصلاح رأی به دلیل تضییع حقوق
مبنای قانونی ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م ماده ۱۳۵ ق.آ.د.م ماده ۴۱۷ ق.آ.د.م

انواع ورود شخص ثالث: اصلی و تبعی (همراه با مثال های کاربردی)

ورود شخص ثالث، بسته به نوع نفع و هدفی که شخص ثالث از ورود به دعوا دنبال می کند، به دو دسته اصلی تقسیم می شود: ورود ثالث اصلی و ورود ثالث تبعی (یا حمایتی). درک تفاوت این دو نوع برای تشخیص صحیح و طرح دعوای مناسب بسیار حائز اهمیت است.

ورود ثالث اصلی

در ورود ثالث اصلی، شخص ثالث برای خود، مستقلاً و جداگانه از طرفین اصلی دعوا، در موضوع اصلی پرونده حقی قائل است. او ادعا می کند که موضوع دعوا، تمام یا بخشی از حقوق او را شامل می شود و برای احقاق این حق مستقل، به دعوا وارد می شود. در این نوع ورود، دعوای ثالث ماهیت استقلالی دارد و حتی اگر دعوای اصلی به هر دلیلی ساقط شود، دعوای ثالث اصلی همچنان قابلیت رسیدگی دارد.

مثال عینی: فرض کنید علی علیه بهروز دعوایی مبنی بر اثبات مالکیت یک قطعه باغ مطرح کرده است. در طول رسیدگی به این دعوا، جمشید که خود را مالک واقعی آن باغ می داند و ادعا می کند که سند مالکیت به نام علی یا بهروز به صورت غیرقانونی تنظیم شده است، با تقدیم دادخواست ورود ثالث اصلی، وارد پرونده می شود. در این حالت، جمشید برای خود حقی مستقل از حقوق علی و بهروز در موضوع باغ قائل است و می خواهد دادگاه به نفع او رأی صادر کند.

ورود ثالث تبعی (حمایتی)

در ورود ثالث تبعی، شخص ثالث مستقلاً برای خود حقی در موضوع دعوای اصلی قائل نیست، بلکه خود را در محق شدن یکی از طرفین دعوای اصلی ذی نفع می داند. به عبارت دیگر، او هدف حمایت از یکی از خواهان یا خوانده اصلی را دنبال می کند، زیرا نتیجه دعوا به نفع آن طرف، می تواند منافعی برای شخص ثالث به همراه داشته باشد یا از ضرری به او جلوگیری کند. در این نوع ورود، دعوای ثالث وابسته به دعوای اصلی است و با زوال دعوای اصلی، دعوای تبعی نیز منتفی می شود.

مثال عینی: فرض کنید شرکت الف علیه شرکت ب دعوایی برای فسخ یک قرارداد بزرگ همکاری مطرح کرده است. شرکت ج که ضامن شرکت ب در این قرارداد بوده است، نگران است که در صورت فسخ قرارداد و محکومیت شرکت ب، او نیز مجبور به پرداخت خسارت شود. در این شرایط، شرکت ج می تواند با تقدیم دادخواست ورود ثالث تبعی، وارد دعوا شود و از موضع شرکت ب حمایت کند تا از فسخ قرارداد و در نتیجه، از مسئولیت خود به عنوان ضامن جلوگیری کند.

تفاوت عملی این دو نوع ورود شخص ثالث در این است که در نوع اصلی، شخص ثالث یک دعوای جدید و مستقل را در دل دعوای موجود مطرح می کند، در حالی که در نوع تبعی، شخص ثالث صرفاً به عنوان یک حامی به یکی از طرفین دعوا می پیوندد و هدفش تأثیرگذاری بر نتیجه دعوا به نفع طرف مورد حمایت است، نه احقاق حق مستقلی برای خود.

شرایط اساسی برای طرح دعوای ورود شخص ثالث

برای اینکه یک دادخواست ورود شخص ثالث مورد پذیرش دادگاه قرار گیرد و به آن رسیدگی شود، وجود شرایط خاصی الزامی است. این شرایط، تضمین می کنند که ورود ثالث منطقی، ضروری و در جهت تسهیل و شفافیت دادرسی است و نه عاملی برای طولانی کردن یا انحراف آن.

ذی نفع بودن شخص ثالث

مهم ترین شرط برای ورود ثالث، ذی نفع بودن اوست. مفهوم نفع در اینجا باید دارای ویژگی های زیر باشد:

  • حقوقی: نفع باید مبتنی بر یک حق قانونی باشد، نه صرفاً یک تمایل اخلاقی یا اجتماعی.
  • موجود: نفع باید بالفعل یا در آستانه وقوع باشد و جنبه احتمالی و فرضی صرف نداشته باشد.
  • مشروع: نفع باید قانونی و مورد تأیید نظام حقوقی باشد.
  • مستقیم یا غیرمستقیم:
    • نفع مستقیم: زمانی است که نتیجه دعوای اصلی به طور مستقیم بر حقوق شخص ثالث تأثیر می گذارد (مانند ورود ثالث اصلی).
    • نفع غیرمستقیم: زمانی است که نتیجه دعوای اصلی بر حقوق یکی از طرفین دعوا تأثیر می گذارد و این تأثیر به نوبه خود، منافع شخص ثالث را تحت الشعاع قرار می دهد (مانند ورود ثالث تبعی).

دادگاه باید احراز کند که شخص ثالث واقعاً از نتیجه دعوای اصلی متأثر می شود و ورود او به پرونده ضروری است تا از تضییع حقوقش جلوگیری شود.

جریان داشتن دادرسی اصلی

یکی دیگر از شرایط بنیادین ورود شخص ثالث این است که دادرسی اصلی باید در جریان باشد. این بدان معناست که:

  • دادخواست اصلی تقدیم شده باشد و پرونده در مرحله رسیدگی باشد.
  • ختم دادرسی اعلام نشده باشد. ختم دادرسی زمانی اتفاق می افتد که دادگاه، تمام تحقیقات، رسیدگی ها و تبادل لوایح را به پایان رسانده و پرونده را برای صدور رأی آماده اعلام کرده است.
  • قانون گذار صراحتاً در ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م بیان کرده که ورود ثالث هم در مرحله بدوی و هم در مرحله تجدیدنظر امکان پذیر است، مشروط بر اینکه ختم دادرسی در هر یک از این مراحل اعلام نشده باشد.
  • موارد استثنا: در برخی موارد خاص مانند واخواهی (اعتراض به آرای غیابی)، شخص ثالث می تواند حتی پس از صدور رأی غیابی و در مهلت واخواهی، وارد پرونده شود؛ زیرا در واقع، فرایند دادرسی برای طرف غایب، با واخواهی از سر گرفته می شود.

وجود ارتباط کامل بین دعوای ثالث و دعوای اصلی

برای اینکه دادخواست ورود ثالث پذیرفته شود، باید بین دعوایی که شخص ثالث مطرح می کند و دعوای اصلی، ارتباط کاملی وجود داشته باشد. منظور از ارتباط کامل این است که تصمیم گیری در مورد هر یک از این دو دعوا، باید به نحوی بر دیگری تأثیرگذار باشد.

مثال: یک بانک علیه شرکت X برای وصول مطالبات خود دعوایی را مطرح کرده است. آقای Y که مدیرعامل سابق شرکت X بوده و متهم به اختلاس از این شرکت است، می تواند با ورود ثالث وارد دعوا شود؛ زیرا اگر بانک بتواند مطالبات خود را از شرکت X وصول کند، ممکن است میزان خسارت وارده به شرکت از ناحیه اختلاس آقای Y کمتر تلقی شود یا برعکس. در این مثال، تصمیم گیری در خصوص میزان بدهی شرکت به بانک، بر مسئولیت آقای Y در قبال شرکت تأثیر می گذارد.

این ارتباط مانع از تشتت آرا و رسیدگی های موازی می شود و به دادگاه امکان می دهد تا تمامی ابعاد موضوع را به صورت یکجا و هماهنگ مورد بررسی قرار دهد.

رعایت شرایط عمومی اقامه دعوا

علاوه بر شرایط اختصاصی ذکر شده، شخص ثالثی که قصد ورود به پرونده را دارد، باید تمامی شرایط عمومی لازم برای اقامه هر دعوایی را نیز دارا باشد. این شرایط شامل:

  • اهلیت: شخص ثالث باید عاقل، بالغ و رشید باشد.
  • سمت: شخص ثالث باید ذی سمت باشد، به این معنی که حق قانونی برای اقامه دعوا را داشته باشد (مثلاً مالک یا نماینده قانونی).
  • معین بودن خواسته: موضوع دعوای ثالث باید مشخص و معین باشد.
  • قانونی بودن خواسته: آنچه شخص ثالث مطالبه می کند باید مشروع و قانونی باشد.

در صورت عدم رعایت هر یک از این شرایط، دادگاه می تواند قرار رد یا عدم استماع دادخواست ورود ثالث را صادر کند.

گام به گام: نحوه تنظیم و تقدیم دادخواست ورود شخص ثالث

فرآیند ورود شخص ثالث به پرونده، مانند هر دعوای حقوقی دیگر، نیازمند تنظیم و تقدیم دادخواست است. رعایت نکات شکلی و ماهوی در این مرحله از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که عدم توجه به آن ها می تواند به رد دادخواست منجر شود.

الزامات دادخواست ورود ثالث (ماده ۱۳۱ ق.آ.د.م)

ماده ۱۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت بیان می کند:

«دادخواست ورود شخص ثالث و رونوشت مدارک و ضمائم آن باید به تعداد اصحاب دعوای اصلی بعلاوه یک نسخه باشد و شرایط دادخواست اصلی را دارا خواهد بود.»

بر این اساس، دادخواست ورود ثالث باید دقیقاً همان شرایط شکلی و ماهوی یک دادخواست عادی (مندرج در ماده ۵۱ ق.آ.د.م) را داشته باشد. همچنین، باید یک نسخه از دادخواست برای هر یک از خواهان و خوانده اصلی (طرفین دعوا) به علاوه یک نسخه برای بایگانی دادگاه تهیه و تقدیم شود.

بخش های ضروری دادخواست

یک دادخواست ورود ثالث کامل باید شامل بخش های زیر باشد:

  • مشخصات کامل خواهان (ثالث): شامل نام، نام خانوادگی، نام پدر، شغل، محل اقامت، شماره ملی و در صورت لزوم، مشخصات وکیل.
  • مشخصات کامل خواندگان (طرفین دعوای اصلی): شامل نام و نام خانوادگی، محل اقامت و سایر اطلاعات طرفین اصلی دعوای در حال جریان.
  • مشخصات پرونده اصلی: باید به وضوح شماره پرونده، شعبه رسیدگی کننده و تاریخ تقدیم دادخواست اصلی ذکر شود.
  • موضوع دادخواست: به طور صریح باید درخواست ورود شخص ثالث و نوع آن (اصلی یا تبعی) مشخص شود.
  • شرح کامل دلایل و منظور ثالث از ورود به دعوا: این قسمت مهم ترین بخش دادخواست است. باید به تفصیل توضیح داده شود که چرا شخص ثالث خود را ذی نفع می داند و چگونه نتیجه دعوای اصلی بر حقوق او تأثیر می گذارد. در این بخش باید به مواد قانونی و استدلال های حقوقی استناد شود.
  • مدارک و مستندات پیوست: تمامی اسناد و دلایلی که ادعای ثالث را تأیید می کنند (مانند سند مالکیت، قراردادها، شهادت نامه ها و…) باید به پیوست دادخواست ارائه شوند.

مرجع صالح برای تقدیم دادخواست

بر اساس ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م، دادخواست ورود ثالث باید به دادگاهی که دعوای اصلی در آن مطرح است، تقدیم شود. این قاعده به منظور تمرکز رسیدگی و جلوگیری از تشتت آراء است.

نکات مربوط به صلاحیت ذاتی و محلی:

  • صلاحیت ذاتی: رعایت صلاحیت ذاتی دادگاه الزامی است. این بدان معناست که دادگاهی که دعوای اصلی در آن مطرح است، باید از نظر ذاتی (مثلاً دادگاه حقوقی، دادگاه کیفری، دیوان عدالت اداری) برای رسیدگی به دعوای ورود ثالث نیز صالح باشد. اگر دادگاه از نظر ذاتی صالح نباشد، حتی اگر دعوای اصلی در آنجا مطرح باشد، نمی تواند به دعوای ثالث رسیدگی کند و باید آن را به مرجع صالح ذاتی ارسال نماید. در چنین مواردی، دادگاه اصلی می تواند رسیدگی به دعوای اصلی را تا تعیین تکلیف دعوای ثالث در مرجع صالح، به تأخیر بیندازد.
  • صلاحیت محلی: در خصوص صلاحیت محلی، قانون گذار انعطاف بیشتری نشان داده است. اگر دادگاهی که دعوای اصلی در آن مطرح است، از نظر محلی (مثلاً حوزه قضایی خاص) برای رسیدگی به دعوای ورود ثالث صالح نباشد، این امر مانع رسیدگی دادگاه نخواهد بود و دادگاه مکلف به رسیدگی است. این استثنا برای جلوگیری از پیچیدگی های غیرضروری در ورود ثالث است.

پرداخت هزینه دادرسی

برای ورود شخص ثالث، خواهان ثالث مکلف به پرداخت هزینه دادرسی است. این هزینه، معادل هزینه دادرسی دعوای اصلی در همان مرحله ای است که ثالث وارد می شود (بدوی یا تجدیدنظر). به عنوان مثال، اگر دعوای اصلی مالی باشد و ثالث در مرحله بدوی وارد شود، باید هزینه دادرسی دعوای مالی در مرحله بدوی را بر اساس ارزش خواسته بپردازد. نحوه محاسبه هزینه دادرسی دعاوی مالی (بر اساس سقف خواسته) دقیقاً همانند دعوای اصلی خواهد بود.

امکان تقدیم دادخواست در جلسه دادرسی

بر اساس رویه قضایی و روح قانون، امکان تقدیم دادخواست ورود شخص ثالث در جلسه دادرسی نیز وجود دارد. اگر دادخواست کامل و شرایط رسیدگی فراهم باشد و طرفین اصلی دعوا نیز آمادگی دفاع داشته باشند، دادگاه می تواند در همان جلسه به دعوای ورود ثالث همزمان با دعوای اصلی رسیدگی کند. در غیر این صورت، وقت دادرسی جدید تعیین و به طرفین ابلاغ می شود.

نحوه رسیدگی به دعوای ورود ثالث در دادگاه

پس از تقدیم دادخواست ورود شخص ثالث و احراز شرایط اولیه، دادگاه مراحل رسیدگی را آغاز می کند. نحوه رسیدگی به این دعوا دارای ویژگی های خاصی است که در قانون آیین دادرسی مدنی پیش بینی شده اند.

رسیدگی توأم با دعوای اصلی

اصل بر این است که دادگاه به دعوای ورود شخص ثالث به طور همزمان و توأم با دعوای اصلی رسیدگی می کند. این رویکرد به منظور جلوگیری از تشتت آراء، تسریع در رسیدگی و اتخاذ یک تصمیم واحد و جامع در مورد تمامی مسائل مرتبط با یکدیگر است. رسیدگی توأم، باعث می شود که حقوق تمامی افراد ذی نفع به صورت یکپارچه مورد بررسی قرار گیرد و از صدور آرای متناقض جلوگیری شود.

تفکیک دعاوی در موارد خاص (ماده ۱۳۳ ق.آ.د.م)

ماده ۱۳۳ ق.آ.د.م یک استثناء بر اصل رسیدگی توأم را بیان می کند:

«هرگاه دادگاه احراز نماید که دعوای ثالث به منظور تبانی و یا تأخیر رسیدگی است و یا رسیدگی به دعوای اصلی منوط به رسیدگی به دعوای ثالث نمی باشد، دعوای ثالث را از دعوای اصلی تفکیک نموده به هر یک جداگانه رسیدگی می کند.»

بر این اساس، دادگاه در سه حالت می تواند دعوای ورود ثالث را از دعوای اصلی تفکیک و به هر یک جداگانه رسیدگی کند:

  1. قصد تبانی: اگر دادگاه تشخیص دهد که ورود ثالث با هدف تبانی (همدستی) بین ثالث و یکی از طرفین دعوا صورت گرفته است.
  2. قصد تأخیر در رسیدگی: اگر هدف اصلی از ورود ثالث، به تأخیر انداختن روند رسیدگی به دعوای اصلی باشد.
  3. عدم منوط بودن رسیدگی: اگر رسیدگی به دعوای اصلی، به تصمیم گیری در مورد دعوای ثالث وابسته نباشد و هر دو دعوا بتوانند به صورت مستقل مورد قضاوت قرار گیرند. در این حالت، تفکیک دعاوی می تواند به تسریع هر دو رسیدگی کمک کند.

ابلاغ دادخواست و ضمائم به طرفین اصلی (ماده ۱۳۲ ق.آ.د.م)

ماده ۱۳۲ ق.آ.د.م تکلیف دادگاه را پس از وصول دادخواست ورود شخص ثالث مشخص می کند:

«پس از وصول دادخواست شخص ثالث وقت رسیدگی به دعوای اصلی به وی نیز اعلام می گردد و نسخه ای از دادخواست و ضمائم آن برای طرفین دعوای اصلی ارسال می شود. در صورت نبودن وقت کافی به دستور دادگاه وقت جلسه دادرسی تغییر و به اصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد.»

این ماده تأکید دارد که طرفین اصلی دعوا نیز باید از ورود ثالث مطلع شوند و فرصت کافی برای دفاع در برابر ادعاهای ثالث را داشته باشند. بنابراین، دادخواست و ضمائم آن به طرفین اصلی ابلاغ می شود و در صورت نیاز، وقت جلسه دادرسی برای حضور هر سه طرف (خواهان اصلی، خوانده اصلی، و ثالث) تجدید می شود.

پیامدها و نتایج رسیدگی

پس از رسیدگی به دعوای ورود ثالث، دادگاه می تواند:

  • صدور رأی واحد: در اکثر موارد، دادگاه یک رأی جامع و واحد صادر می کند که هم دعوای اصلی و هم دعوای ثالث را پوشش می دهد. این رأی، برای هر سه طرف دعوا (خواهان اصلی، خوانده اصلی و ثالث) لازم الاجرا خواهد بود.
  • صدور آرای جداگانه: در صورت تفکیک دعاوی طبق ماده ۱۳۳ ق.آ.د.م، دادگاه می تواند آرای جداگانه ای برای هر یک از دعوای اصلی و دعوای ثالث صادر کند.
  • رد یا ابطال دادخواست ورود ثالث: اگر دادگاه تشخیص دهد که شرایط لازم برای ورود ثالث فراهم نبوده است (مثلاً ثالث ذی نفع نباشد یا بین دعاوی ارتباط کامل وجود نداشته باشد)، قرار رد دادخواست یا ابطال دادخواست را صادر می کند. در این حالت، رسیدگی به دعوای اصلی بدون حضور ثالث ادامه می یابد.

ورود شخص ثالث در مراجع قضایی گوناگون

امکان ورود شخص ثالث صرفاً به دادگاه های بدوی محدود نمی شود و بسته به ماهیت پرونده و مرجع رسیدگی کننده، در سایر مراجع قضایی نیز با شرایط خاصی قابل طرح است. بررسی این موارد به درک کامل دامنه کاربرد این ابزار حقوقی کمک می کند.

ورود ثالث در مرحله بدوی

همان طور که پیشتر نیز اشاره شد، مرحله بدوی، نخستین و رایج ترین مرحله برای ورود شخص ثالث است. در این مرحله، تمامی شرایط عمومی و اختصاصی ذکر شده برای طرح دادخواست ورود ثالث باید رعایت شود. شخص ثالث می تواند تا قبل از اعلام ختم دادرسی در مرحله بدوی، دادخواست خود را به دادگاه رسیدگی کننده تقدیم کند.

ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر

قانون گذار در ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م صراحتاً امکان ورود شخص ثالث در مرحله تجدیدنظر را نیز پیش بینی کرده است. این امر به دلیل ماهیت رسیدگی تجدیدنظر است که در برخی موارد می تواند ماهوی باشد. شرایط ورود ثالث در این مرحله عبارتند از:

  • جریان داشتن دادرسی تجدیدنظر: شخص ثالث باید تا قبل از اعلام ختم دادرسی در مرحله تجدیدنظر، دادخواست خود را به دادگاه تجدیدنظر تقدیم کند.
  • اگر پرونده اصلی هنوز به دادگاه تجدیدنظر ارسال نشده باشد، باید منتظر ماند تا پرونده به یکی از شعب دادگاه تجدیدنظر ارسال شود و سپس دادخواست ورود ثالث به همان شعبه تقدیم گردد.
  • ماده ۱۳۴ ق.آ.د.م تأکید می کند: «رد یا ابطال دادخواست و یا رد دعوای شخص ثالث مانع از ورود او در مرحله تجدیدنظر نخواهد بود.» این یعنی اگر دادخواست ورود ثالث در مرحله بدوی رد شده باشد، ثالث می تواند مجدداً در مرحله تجدیدنظر اقدام به ورود کند.
  • هزینه دادرسی ورود ثالث در این مرحله، معادل هزینه دادرسی تجدیدنظرخواهی خواهد بود.

ورود ثالث در دیوان عالی کشور

به طور کلی، ورود شخص ثالث در دیوان عالی کشور امکان پذیر نیست. دلیل این امر، ماهیت رسیدگی دیوان عالی کشور است که شکلی است و نه ماهوی. دیوان عالی کشور تنها به ایرادات قانونی و عدم رعایت قواعد دادرسی در رأی صادره می پردازد و وارد بررسی ماهیت دعوا، دلایل و مستندات نمی شود. بنابراین، جایی برای ورود شخص ثالث و طرح ادعاهای جدید ماهوی وجود ندارد.

استثناء: تنها در صورتی که دیوان عالی کشور رأی صادره را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه هم عرض ارجاع دهد، در این مرحله از رسیدگی مجدد در دادگاه هم عرض (که ماهوی است)، امکان ورود شخص ثالث مجدداً فراهم می شود.

«ورود ثالث در دیوان عالی کشور به دلیل ماهیت شکلی رسیدگی این مرجع قضایی، اصولاً امکان پذیر نیست؛ مگر آنکه پرونده پس از نقض رأی توسط دیوان، جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه هم عرض ارجاع شود.»

ورود ثالث در شورای حل اختلاف

شورای حل اختلاف، به منظور تسهیل دسترسی مردم به عدالت و رسیدگی سریع تر به دعاوی کم اهمیت تر، تشکیل شده است. با توجه به ماده ۲۲ آیین نامه اجرایی قانون شوراهای حل اختلاف، ورود شخص ثالث در شورای حل اختلاف نیز امکان پذیر است.

  • شرایط و رویه ورود ثالث در شوراها نیز مشابه دادگاه ها است، با این تفاوت که باید در چارچوب صلاحیت های ذاتی شورای حل اختلاف باشد (مثلاً دعاوی مالی تا سقف مقرر یا دعاوی مربوط به تخلیه عین مستأجره).
  • شخص ثالث باید دادخواست خود را به شورایی که دعوای اصلی در آن مطرح است تقدیم کند و هزینه دادرسی را نیز بر اساس مقررات شوراها پرداخت نماید.

ورود ثالث در دیوان عدالت اداری

دیوان عدالت اداری مرجع رسیدگی به شکایات مردم از تصمیمات و اقدامات واحدها، مأموران و آیین نامه های دولتی است. بر اساس ماده ۵۵ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، ورود شخص ثالث در دیوان نیز امکان پذیر است:

«هرگاه شخص ثالثی در موضوع پرونده مطروحه در شعبه دیوان، برای خود حقی قائل باشد یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی نفع بداند، می تواند با تقدیم دادخواست، وارد دعوی شود. در صورتی که دادخواست مذکور قبل از صدور رأی واصل شود، شعبه پس از ارسال دادخواست برای طرفین دعوی و وصول پاسخ آنان با ملاحظه پاسخ هر سه طرف، مبادرت به صدور رأی می نماید.»

شرایط ورود ثالث در دیوان عدالت اداری نیز مشابه دادگاه های عمومی است: ذی نفع بودن و جریان داشتن دادرسی. نحوه رسیدگی نیز با توجه به ماهیت پرونده در دیوان، صورت می گیرد و دادخواست و ضمائم برای طرفین اصلی ارسال می شود تا فرصت دفاع داشته باشند. این حکم قانونی، امکان دفاع از حقوق شهروندان در برابر تصمیمات اداری را گسترده تر می سازد.

پیامدها، نکات پایانی و توصیه های حقوقی

ورود شخص ثالث به پرونده، هرچند ابزاری قدرتمند برای حفظ حقوق است، اما با خود پیامدها و پیچیدگی هایی را نیز به همراه دارد. آگاهی از این نکات برای تصمیم گیری آگاهانه ضروری است.

سرنوشت رأی صادره در مورد دعوای ورود ثالث

رأیی که دادگاه در مورد دعوای ورود ثالث صادر می کند، بسته به نوع رسیدگی (توأم یا تفکیکی) می تواند به اشکال مختلفی باشد:

  • رأی واحد: در اکثر موارد، یک رأی جامع و واحد صادر می شود که هم دعوای اصلی و هم ادعای ثالث را پوشش می دهد. این رأی می تواند نسبت به هر سه طرف (خواهان اصلی، خوانده اصلی و ثالث) قابلیت تجدیدنظرخواهی داشته باشد، مگر اینکه رأی قطعی محسوب شود (مثلاً در دعاوی مالی تا سقف مشخص).
  • آرای جداگانه: اگر دعاوی تفکیک شده باشند، رأی مربوط به دعوای ورود ثالث به طور جداگانه صادر می شود و سرنوشت آن (قطعی یا قابل تجدیدنظر) تابع قواعد عمومی مربوط به آن دعوا خواهد بود.

مهم این است که هر رأیی که صادر می شود، باید به طور کامل و با رعایت موازین قانونی، حقوق تمامی طرفین حاضر در دعوا را لحاظ کند.

امکان ابطال یا رد دادخواست ورود ثالث

دادخواست ورود شخص ثالث نیز مانند هر دادخواست دیگری، ممکن است با قرار ابطال یا رد مواجه شود. دلایل شایع برای این امر عبارتند از:

  • عدم ذی نفع بودن ثالث: اگر دادگاه تشخیص دهد که ثالث نفع حقوقی و مشروعی در موضوع دعوا ندارد.
  • عدم ارتباط کامل بین دعوای ثالث و دعوای اصلی: اگر دو دعوا به یکدیگر بی ارتباط باشند یا تأثیری بر یکدیگر نداشته باشند.
  • فقدان شرایط عمومی اقامه دعوا: مانند عدم اهلیت، عدم سمت، یا عدم معین بودن خواسته.
  • عدم رعایت تشریفات قانونی: مثلاً تقدیم نشدن دادخواست به تعداد کافی یا عدم پرداخت هزینه دادرسی.

در صورت صدور قرار رد یا ابطال دادخواست ورود شخص ثالث، ثالث می تواند نسبت به این قرارها اعتراض کند. اگر قرار در مرحله بدوی صادر شده باشد، می تواند در مهلت قانونی تجدیدنظرخواهی کند.

اهمیت مشاوره با وکیل متخصص

همان طور که مشاهده شد، مفهوم ورود شخص ثالث به پرونده و چگونگی طرح و پیگیری آن، دارای ابعاد حقوقی پیچیده و ظرایف متعددی است. تشخیص نوع ورود ثالث (اصلی یا تبعی)، احراز شرایط قانونی، تنظیم دقیق دادخواست، انتخاب مرجع صالح و پیگیری صحیح مراحل دادرسی، نیازمند دانش و تجربه حقوقی بالایی است.

کوچکترین اشتباه در هر یک از این مراحل می تواند به رد دادخواست، اتلاف وقت و هزینه و حتی تضییع حقوق شما منجر شود. از این رو، اکیداً توصیه می شود که پیش از هرگونه اقدام برای ورود شخص ثالث به پرونده، حتماً با یک وکیل متخصص و باتجربه در امور دادرسی مدنی مشاوره حقوقی نمایید. یک وکیل متبحر می تواند با بررسی دقیق وضعیت پرونده شما، بهترین راهکار حقوقی را ارائه داده و از حقوق شما به نحو احسن دفاع کند.

نتیجه گیری

ورود شخص ثالث به پرونده، به عنوان یکی از ابزارهای حیاتی و کاربردی در آیین دادرسی مدنی، نقشی کلیدی در تضمین عدالت و حفظ حقوق افراد ایفا می کند. این سازوکار به اشخاصی که منافعشان با نتیجه یک دعوای در حال جریان گره خورده است، این امکان را می دهد که با اراده خود یا به تبع یکی از طرفین، وارد دادرسی شوند و از حقوق خود دفاع کنند.

در این مقاله به صورت مفصل به بررسی چیستی ورود ثالث، مبانی قانونی آن در ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، تمایز آن با مفاهیم مشابهی چون جلب ثالث و اعتراض ثالث، انواع آن (اصلی و تبعی)، شرایط اساسی برای طرح دعوا، نحوه تنظیم و تقدیم دادخواست، مرجع صالح رسیدگی، چگونگی رسیدگی در دادگاه و امکان ورود ثالث در مراجع قضایی مختلف از جمله دادگاه های بدوی، تجدیدنظر، شورای حل اختلاف و دیوان عدالت اداری پرداختیم. همچنین، بر پیامدهای حقوقی و اهمیت بهره گیری از مشاوره تخصصی تأکید شد.

در نهایت، باید به خاطر داشت که دنیای حقوق مملو از ظرایف و پیچیدگی هایی است که عدم آگاهی از آن ها می تواند پیامدهای جبران ناپذیری در پی داشته باشد. هر گام در مسیر دادرسی باید با آگاهی کامل و دقت فراوان برداشته شود. برای اطمینان از صحت اقدامات خود در مواجهه با موضوع ورود شخص ثالث به پرونده، بهترین رویکرد، دریافت مشاوره حقوقی تخصصی از وکلای مجرب و متخصص است. این اقدام نه تنها می تواند از ضررهای احتمالی جلوگیری کند، بلکه مسیر احقاق حق را نیز هموارتر می سازد.

دکمه بازگشت به بالا